هوشنگ

/huSang/

    name of a pishdadian king
    masculine proper name
    wise

پیشنهاد کاربران

هوشَنگ ( به اوستایی: 𐬵𐬀𐬊𐬱𐬌𐬌𐬀𐬢𐬵𐬀 ت. ت.   'haošyangha' ؛ به پارسی میانه: 𐭤𐭥𐭱𐭭𐭢 ت. ت.   'هُشَنگ' ) ، از پادشاهان پیشدادی است و در اوستا بند ۲۱ا از آبان یشت و در بند ۲۴ از رام یشت نام هوشنگ آمده است. وی نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناسانید. همچنین نخستین استخراج گر آهن، نخستین آهنگر و نخستین قربانی کننده است. بر پایهٔ شاهنامهٔ، وی نقش مهمی در یک جانشینی مردم و گسترش شهرنشینی داشته است.
...
[مشاهده متن کامل]

هوشنگ در شاهنامه، پسر سیامک و نوهٔ گیومرث است که انتقام قتل سیامک را با کشتن خزروان ( دیو ) از اهریمن می گیرد و پس از گیومرث به پادشاهی جهان می رسد.
واژهٔ هوشنگ به معنای کسی است که منازل خوب فراهم سازد، یا بخشندهٔ خانه های خوب است. لقب او در اوستا، پَرَداتَ ( Para - dāta ) ، به معنای مقدم و بر سر قرار گرفته است. این لقب در پهلوی پشداتَ و پیشداد ( Pēš - dād ) و در فارسی پیشداد شده است.
هوشنگ در اوستا «هئوشینگه» آمده است که از دو واژهٔ هوش و هَنگ است. هوشنگ از پادشاهان پیشدادی است و در اوستا بند ۲۱ا از آبان یشت و در بند ۲۴ از رام یشت نام هوشنگ آمده است. فردوسی؛ هوشنگ را به چَمِ هوش و فرهنگ گرفته است.
هوشنگ در میان پادشاهان و پهلوانانی که در یشت ها برای آنان قربانی می کنند، نخستین کس است. نیز لقب وی ما را به این فکر وامی دارد که هوشنگ، در روزگاری که یشت ها نوشته می شده، به عنوان نخستین شاهی شناخته می شده که بر جهان فرمان رانده است. همچنین می توان حدس زد که روزگاری در پاره ای اساطیر محلی، وی را نخستین انسان می دانسته اند. با توجه به اینکه در اساطیر ودایی، از هوشنگ نشانی نیست و در آنجا جمشید ( yama ) بر همه مقدم است، شاید بتوان نتیجه گرفت که هوشنگ، لقبی برای جمشید بوده است، که بعدها شخصیتی مستقل شده است. آغاز سلسلهٔ پیشدادیان از اینجاست. در برخی از متن های پهلوی هوشنگ و وئیکرد دو برادری هستند که یکی فرمانروایی و دیگری کشاورزی را بنیان می نهد.
در شاهنامه هوشنگ فرزندزادهٔ کیومرث است. هوشنگ بر دیو سیاه پیروز می شود. همچنین کشف آتش را به او نسبت می دهند. فردوسی استخراج آهن توسط هوشنگ از سنگ آهن را چنین سروده است:
از دو شاه افسانه ای هوشنگ و تهمورث، نام نخستین بیش از دومی در متن های اوستایی می آید. در یشت ۵، قهرمانان افسانه ای که برای آناهیتا قربانی می کنند، برشمرده شده اند. میان آنان هوشنگ را در می یابیم. بخش مورد نظر چنین است:

هوشنگهوشنگهوشنگهوشنگهوشنگ
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هوشنگ
هوشند و هوشنده: بدو بچیم مانند اسپ: هوشنده: هوشنگه: هوشنگها: هوشیانگها: هاوشینگها: هائوشیانگها. ( اکنون در کتاب اوستا درآمد )
هوشیدار و هوشیار، چگونه در اوستا است؟
تلفظ باستانی اوستایی نام هوشنگ پیشداد
هائوشیانگها میباشد
هوشنگ در اوستایی هَئُشیَنگهه haoshyangha؛ در پهلوی: هُشیَنگ hoshyang و هُشَنگ hoshang و به معنی خانه ی خوب، سازنده و معمار است؛ در افسانه های ایران باستان او پسر سیامک و نخستین کسی بود که روی زمین خانه
...
[مشاهده متن کامل]
ساخت و به مردم خانه سازی آموخت. وی چهل سال پادشاهی کرد. از سنگ آهن، آهن گرفت، آتش پدید آورد و جشن سده بنیان نهاد. از چرم و پوست جانوران پوشاک ساخت. در شاهنامه هوشنگ از شاهان پیشدادی است که پس از کیومرث به پادشاهی رسید و انتقام پدرش سامک را که به دست دیوها کشته شده بود، گرفت. در زامیاد یشت، پاره ی 26 آمده که زمانی هوشنگ دارای فرکیانی بوده است. ( فرهنگ واژه های پهلوی دکتر بهرام فره وشی )

اسم آقا و ایرانی که مترادف انسان با هوش
این اسم در صنعت فیلم نامه نویسی، داستان، رمان و جوک کاربردهای زیادی دارد و اغلب شخصیت های پایین شهری، انسانهای لوتی و دلش مشتی در تئاتر و سینما بکار رفته
هوشنگ:باهوش، بافرهنگ
ـــــــــــــــــــــــ
هوشنگ؛
[هنوشْیَنگه]
▪️لقب او در اوستا پَرَداته است، به معنی �نخستین کسی که برای حکومت تعیین شده� که در پهلوی و فارسی به صورت پیشداد در می آید و آغاز سلسلهٔ پیشدادیان از اینجاست.
...
[مشاهده متن کامل]

در برخی از متنهای پهلوی هوشنگ و �وئیکَرْد� دو برادری هستند که یکی فرمانروایی را بنیان می نهد و دیگری کشاورزی را. هوشنگ و تهمورث در برخی از روایتها جزء نخستین فرمانروایان افسانه ای فرض شده اند. هوشنگ را فرمانروای هفت کشور دانسته اند که دیوان و جادوگران از مقابل او می گریزند. دیوهای مَزَن ( مازَن یا مازَنْدر ) به دست او نابود می شوند.
در شاهنامه، هوشنگ فرزندزادهٔ گیومرث است. هوشنگ بر دیو سیاه پیروز می شود. کشف آتش را به او نسبت می دهند. بنا به روایت شاهنامه، هوشنگ روزی با تنی چند از ملازمان به سوی کوه می رود. از دور ماری تیره تن و تیزتاز را می بیند که دود از دهانش بر می خیزد. هوشنگ با نیروی تمام سنگی به سویش پرتاب می کند که به سنگی دیگر می خورد و به این ترتیب فروغ آتش پدیدار می شود و رازِ آتش کشف می گردد. جشن سده را یادبودی از این واقعه می دانند.
تاریخ اساطیری ایران
استاد دکتر ژاله آموزگار، صص ۴۶–۴۰
#پنجشنبه_ها_و_شاهنامه

هوشنگی یعنی عشق و اولین پیامبری که به ایران آمد
هوشنگ، از دو بخش هو شنگ تشکیل شده است.
شنگ به معنی پنجه است.
اگر کلمه هو به معنی خوب باشد هو شنگ میشود خوب پنجه کسی که پنجه قوی دارد.
اگر هو به معنی خورشید باشد هوشنگ معنی پنجه خورشیدمیدهد و شاید شخصی که برای اولین بار شعله آتش را در دست گرفته و مهار کرده به شخص دست آتشین یا دست خورشیدی، معروف شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

هوشنگ از دو کلمه ( هوش ) و ( آهنگ ) تشکیل یافته یعنی کسی که هوش او جنبش وطراوت وحرکت دارد ودر جامعه نقش آفرینی وحیات دارد وآوازه وآهنگ سازندگی وآبادانی او همه جای عالم راپرکرده است وبه زبان امروزی هوشنگ یعنی معمار ومهندس و کارگشا
هوشنگ از دو واژه ی هوش وهنگ تشکیل شده که دوصفت انسانی والا رادرخوددارد. هوش برابراست با عقل، درایت، فراست، فهم، کیاست، ادراک، شعور. . . وهنگ که معنای لشکر، سنگینی، وقار، توان، زور، قدرت و نیرودارد. هوشنگ،
...
[مشاهده متن کامل]
نام قهرمان اساطیری ویکی از شاهان ایران است که به دلیل داشتن دو نیروی هوش وقدرت جسمی وفرمانروائیش، بسیاری از دشمنان نیرومندایران راشکست داد ومحیط امن وآرامش برای مردم ایجادکرد. آن شاه - قهرمان اساطیری را که دارای دونیروی هوش وهنگ بود، باهمان صفت هوش هنگ =هوشهنگ معرفی شده وسپس بعنوان نام پسرانه انتخاب گردیده که درگذرزمان ساده شده وهوشنگ گردیده!

از دو کلمه هوش و "نگ" همانطور که در شاهنامه گفته شده جهاندار هوشنگ " تو گویی پر از هوش و فرهنگ بود" نکته ای که مهمه متاسفانه این نام زیبای ایرانی رو به تعنه اینگونه که فلانه هوشنگه یعنی مشکل ذهنی داره بکار میبرند چه کسانی پشت پرده با تاریخ و هویت ایرانی مشکل دارند و عده ای نادان همیشه هستند.
هوشنگ:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " هوشنگ" می نویسد : ( ( هوشنگ در اوستا، هئُوشَیْنگْه بوده است. معنای آن را" آنکه خانه ی نیکو دارد "انگاشته اند. دربندهشن، هوشنگ نواده ی سیامک است و پور فِرَواگ و ایرانیان پسینیان اویند و جفت وی "گَوْزَگ". ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( گرانمایه را نام هوشنگ بود
تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 247. )

پدر بزرگوارم اسمش هوشنگ بود یکی از هشت فرزندان پدربزرگم رئیس ابوطالب
۱/علی اکبر رئیسی ( پهلوان وقدرتمند ترین فرد در دوسیران
۲/افراسیاب دلیر مردوشجاع
۳/رستم ( زیرک )
۴/حسنعلی ( بهرام گور دوران )
...
[مشاهده متن کامل]

۵/اسکندر ( شیر )
۶/هوشنگ ( دلسوز )
۷/فریدون ( زیبا )
۸/اسفنیار ( روئینتن )
🌹🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹

با هوش و خرد زرنگ عاقل دانا
اولین پیامبری که به ایران امد
یکی از نامهایی اصیل ایرانیان
صاحب هوش و فرهنگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس