هوشمندی

/huSmandi/

    genius
    intellect
    intelligence

مترادف ها

sagacity (اسم)
فراست، زیرکی، ذکاوت، هوش، ژرفی، دانایی، هوشمندی

پیشنهاد کاربران

هوشمندی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی هوشمند. ذکاء. ذکاوت. فطانت :
جوانان ورا پاسخ آراستند
دل هوشمندی بپیراستند.
فردوسی.
بالای سرش ز هوشمندی
میتافت ستاره بلندی.
هوشلو آدام
درایت
ذکاوت . .
 هوشمندی؛ داشتن درایت و توانایی در به کار گیری قابلیت ها

ذکا

بپرس