هنگفت

/hangoft/

    enormous
    fat
    handsome
    large
    mass
    quantity
    round
    unreasonable
    untold
    vast
    excessive
    tidy

مترادف ها

large (صفت)
وسیع، درشت، کامل، فراوان، بزرگ، جامع، لبریز، سترگ، پهن، جادار، بسیط، هنگفت، حجیم

great (صفت)
فراوان، ماهر، بزرگ، کبیر، مهم، ابستن، عظیم، معتبر، عالی، مطنطن، بصیر، زیاد، خطیر، عالی مقام، متعال، هنگفت، تومند

enormous (صفت)
بزرگ، عظیم، عظیم الجثه، هنگفت، یک دنیا

پیشنهاد کاربران

هنگفت از هنگ اُفت ساخته شده البته در زبان مازندرانی به هنگِفت شناخته میشود
هنگ = جمع
افت هم یعنی فرو رفتن / پایین / دانه و ریز شدن و . . . . . .
افت از افتادن آمده و افتادن از اپتادن ( اپ تادن بعدها پتادن شد و واژه فتادن از آن ساخته شده )
...
[مشاهده متن کامل]

اپتادن = اپتودن = توده بالا = حجم بالا => هنگفت = اجتماع حجم بالا ؛ اجتماع حجم بالا به سنگینی و گرانی در هر چیزی اشاره دارد = بار کلان و هر چیزی که به زیادی و سنگینی ناشی از این زیادی اشاره داشته باشد.
نکته اینکه اصل واژه پِت یا پِتی یا آپتی ( Up pety ) بوده و petty در زبان فرانسوی یعنی کوچک و فرو رفته
همچنین در زبان لاتین به حیوانان PET میگویند که بار دیگر نشان میدهد حیوانات را موجودات دون و فرو مایه میشمارند.
همچنین در زبان مازندرانی به فرو کردن پتی کردن میگویند که باز هم اشاره به پایین / فرو / دون / ریز و . . . دارد =>
هنگفت = اجتماع / جمع فرو / ریز/ سنگینی / بار و . . . => حجم سنگین

کلان
زیاد، کثیر