co-operate, collaborate, conspire, cooperate, to cooperate, to compete
همکاری کردن با
align
همکاری کردن در یک گروه
team
مترادف ها
assist(اسم)
همکاری
solidarity(اسم)
اتحاد، بهم پیوستگی، همبستگی، همکاری، انسجام، مسئولیت مشترک
cooperation(اسم)
همکاری، همدستی، تشریک مساعی، تعاون
collaboration(اسم)
همکاری، همدستی، خیانت، تشریک مساعی
synergy(اسم)
یاری، همکاری، اشتراک مساعی، هم نیروزایی، کار توام
synergism(اسم)
همکاری، هم نیروزاد، کار توام و دسته جمعی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی همکاری از ریشه ی همکار و ی فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
تعاون
انبازی
هم کار یعنی کسی که با یک دیگر کار می کنند
شرکت کردن وسهیم شدن درکاربایک یاچندنفر ( میتواند افراد بسیاری راشامل شود ) . سهیم شدن به چه معناست؟وقتی میگوییم همکاری، همان سهیم شدن درکاراست؛یعنی تجربه زحمت کاروتیجه ان بصورت گروهی.