همه جا تعقیب کردنshadowهمه جا حاضرubiquitousهمه جا را زیر پا گذاشتنscourهمه جا را گشتنscourهمه جا زی در مورد گیاه و جانورcosmopolitanهمه جا گیرgeneral, immanent, epidemicepidemic, pandemicهمه جا موجودubiquitous