یار، رفیق، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان
jo(اسم)
همدم
پیشنهاد کاربران
خوش کنار، یار
شکافی که در نوک خودنویس بمنظور حرکت روان جوهر یا مرکب به نوک قلم تعبیه شده است را فاق می گویند. پس وجود انشقاق موجب تقسیم جوهر بطور مساوی است، نویسنده می تواند جوهری را که از مخزن قلم حرکت کرده بر روی صفحه کاغذ کنترل و به راحتی به رشته تحریر درآورد.
یعنی زن داشتن
قرین
همودم
صحابه
یار
انیس، جلیس، دلارام، دمساز، رفیق، مالوف، مصاحب، مقترن، ملازم، مونس، ندیم، هم زبان، هم صحبت، همنشین، یار، منادم