orchestral
همانند استاد دانشگاه
donnish
همانند بودن
coincide, match, imitate, resemble
همانند پشم
woolly
همانند پنداشتن
identify, liken
همانند توفان
tempestuous
همانند جذام
leprous
همانند چشم
ocular
همانند خدایان کوه الیمپوس
olympian
همانند دانستن
equate
همانند راهبان
monastic
همانند زندگی واقعی
true-life
همانند زنی
ellipsis
همانند ساختن
identify
همانند شامه
membranous
همانند شدن
conform
همانند صومعه
monastic
همانند فرض کردن
compare
همانند فعل لازم
intransitively
همانند قولنج
spasmodic