هم پایه

/hampAye/

    co-ordinate
    coordinate
    equal
    of the same grade or rank
    coordinate
    cohort
    colleague
    compeer
    co-ordinate

مترادف ها

equal (صفت)
مساوی، معدل، یکسان، شبیه، همانند، متعادل، مقابل، هم پایه، برابر، متساوی، همگن، متوازن، هم اندازه، موازی، متکی بر حقوق مشترک

level (صفت)
مساوی، هم پایه، هموار، مسطح، یک نواخت، مستوی

coordinate (صفت)
هم پایه

tantamount (اسم)
همپایه

پیشنهاد کاربران

همپایه : هم موقعیت، هم رتبه، همسانی، برابری، 😋😋😋
هم طویله ؛ همپایه :
ز اشک خاک رهم شد پر از طویله ٔ در
که هم طویله ٔ باد آمده ست پیمانت.
عمادالدین شهریاری.
هم رسته
کسی که با دیگری در یک درجه باشد
هم قدر، هم اندازه
در زبان فارسی، کلمات هم پایه:کلمات هم نقش.
کلمه های هم پایه، یعنی کلمه هایی که دارای یک نقش هستند و برای همه آنها از یک فعل استفاده می شود.
یکسان

یعنی همپا، پایه
هم رتبه ، هم مرتبه
کسی که با دیگری در یک درجه و پایه باشد.

برابر بودن
یعنی همسان بودن

یعنی رد یک رتبه و مقام هستند
یعنی پایه بودن در کاری. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس