symphony (اسم)هم نوا، هم نوایی، سمفونی، قطعه طولانی موسیقیconcordant (صفت)قبول کننده، موافق، جور، خوش اهنگ، هم نوا، هم اهنگhomophonic (صفت)هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، هم دانگunisonant (صفت)هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقولunisonous (صفت)هم صدا، هم نوا، هم اهنگ، یک نواخت، متحدالقولconcerted (صفت)باهم، هم نواsymphonic (صفت)هم نوا، هم اهنگ، شبیه سمفونیsymphonious (صفت)هم نوا، هم اهنگ، موزون، هم اوا