هم سنگ

/hamsang/

    equal
    equivalent
    of the same weight
    equal
    coordinate
    analogous
    counterpoise
    counterweight

فارسی به انگلیسی

هم سنگ ساز
balance
standoff

هم سنگ کردن
balance
counterbalance, stabilize

پیشنهاد کاربران

شبیه، همسان
همسنگ ؛ هموزن. همسنگی. هموزنی :
گر مرا خواجه بنخاس برد
بربایند به همسنگ گهر.
فرخی.
همانند
آمیخته واژه ی �همسنگ� به آرش های گوناگونِ نزدیک به یکدیگری است که کاربردی گسترده تر از آنچه در بالا از آن میان از سوی برخی کاربران اشاره شده به آن می بخشد. این آمیخته واژه به آرشِ باریکِ �برابر� و �یکسان� نیست. آن را می توان جایی بالاتر از �پهلو زدن چیزی با چیزی دیگر� و نزدیک تر به �برابر� و �یکسان� نشاند و بکار برد:
...
[مشاهده متن کامل]

ـ �پهلو زدن چیزی با چیزی دیگر�
ـ همسنگ / همانند
ـ برابر / یکسان

هم بار. [ هََ ] ( ص مرکب ) عدیل. برابر. هم سنگ. معادل. هم وزن. ( یادداشت مؤلف )
معادل . . . . .
هم بها. [ هََ ب َ ] ( ص مرکب ) هم قیمت . دو یا چند چیز که قیمت برابر دارند. ( یادداشت مؤلف ) .
همقواره
برابر، هموزن، هم ترازو، هم قدر
متوازن

بپرس