هلهله

/helhele/

    applause
    cry of exultation
    acclamation
    cheer
    glee

فارسی به انگلیسی

هلهله و افرین
accolade

هلهله و کف زدن
ovation

هلهله و کف زنی
plaudit

هلهله کردن
acclaim, to cry for joy, to applaud

هلهله کنان
applaudingly

مترادف ها

jubilation (اسم)
شادی، جشن، شادمانی، هلهله

yell (اسم)
صدا، ضجه، هلهله، نعره

hosanna (اسم)
هلهله

پیشنهاد کاربران

این واژه در زبان تالشی به صورت خلِهخلِه هست و در زبان های دیگه حرف خا با حرف ها جابه جا شده و به صورت هلهله در اومده . این واژه از ریشه خلِه در تالشی به معنیه صدا و فریاد هست و خلِهخلِه معنای سر وصدا میده
...
[مشاهده متن کامل]
و به طور اصطلاحی سر زنش و جر و بحث هم معنی میده. و در تالشی مصدر دَخَنیستِه و ویخَنیستِه ازش تولید شده که در این مصدر جابه جایی حرف لام و نون که در زبان تالشی رایج هست رخ داده و شکل اصلیش دَخلیستِه هست که به معنیه پیچیدن صدا به صورت افقی و پیچیدن صدا به سمت پایین هست.

هِلهِله
هَلَه هَلَه
هله = أهلاً
أهلاً= أهلاً وسهلاً
در أصل إختصار مصطلح وجمله:
أتیتم أهلاً ونزلتم سهلاً
. . .
هله: هیچ ارتباطی با اهلو ( پارثی ) ندارد. AHLAW
اینقدر مردم را ساده لوح ( هالو ) وبی اطلاع فرض نکن وتاریخ زبان را تحریف وتغییر به میل خودت نکن!
...
[مشاهده متن کامل]

. .
هَلَه با:
حَله
حَلّه
حِلّه
حُلّه
حُله
حِله
هِلَه
هِلّه
هَلّه
هَل لَه
حَل له
حِل له
حُل له
. . .
اشتباه نگیر!
. . .
اگه اطلاع کافی و تخصص در زبان عربی ندارید بهتر ساکت باشید.
سنگینتر ومحترمتر میشوید!

شادی بعد از انجام دادن کاری بزرگ و خارق العاده
سر و صدای همراه با شادی و شور و شوق، خروش
بانگ شادی زدن
هورا کشیدن
گیاه چندبرگ که ارتفاع ان حدود ٥سانتیمتر میباشد چندساله است درتپه هاى شهرستان جم میروید ریشه ان مشکی رنگ که قابل خوردن است.
شادی

بپرس