هلال

/helAl/

    arc
    arch
    bow
    lunar
    meniscus
    moon
    parenthesis
    new moon
    crescent

فارسی به انگلیسی

هلال احمر
red crescent

هلال سان
lunate, hooked

هلال شکل
meniscus, hooked

هلال گلی
festoon

هلال ماه
crescent

هلال ماه نو
new moon

مترادف ها

arc (اسم)
قوس، کمان، هلال، جرقه، خم، خرپشته

meniscus (اسم)
هلال، نگارنده هلالی، گوژی یا کاوی سطح اب در لوله

lunule (اسم)
هلال، هلال ته ناخن، هر عضو هلالی

roundel (اسم)
هلال، دایره، صفحه کوچک و کروی شکل

پیشنهاد کاربران

هِلال یا بَرن یا ماهِ نو یا ماهچه، در هنر و نشان گذاری بیشتر شکل به دست آمده از جدا کردن یک دایره از یک صفحهٔ گرد است که شکل باقی ماندهٔ دو کمان دایره ای با شعاع های متفاوت می باشد که همدیگر را در دو نقطه قطع می کنند. این نماد هلال که پیش از قرن ۱۵ میلادی کمتر سابقهٔ استفاده دارد؛ یکی از نمادهای اسلام به شمار می آید که احتملاً به جهت مقابله با نماد صلیب مسیحیان در جنگ های صلیبی، شکل و انسجام گرفته است. بیشتر کارکرد این نماد اسلام، در مناطق ترکیه و سوریهٔ امروزی گزارش شده است. در خصوص علت استفاده از نماد هلال برای اسلام، گمانه زنی های مختلفی شده است از جمله:
...
[مشاهده متن کامل]

• اشاره به معجزهٔ پیامبر اسلام در خصوص شق القمر
• تابیدن هلال ماه برای محمد در طول سفرش از مکه به مدینه ( که آغاز تاریخ مسلمانان و ایجاد تاریخ هجری قمری شد )
• نمادی برای نمایش قبله که در بالای مساجد قرار می گرفت تا مسافران با توجه به نوک هلال، جهت قبله را کشف نمایند.
از نماد هلال در پرچم کشورهای اسلامی بسیاری از جمله: الجزایر، آذربایجان، مالزی، موریتانی، پاکستان، تونس، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان استفاده شده است.

هلالهلالهلالهلالهلالهلال
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هلال_(نشانه)
arc, arch, bow, lunar
کمان، داس
برای هلال دو برابر پارسی《 مهداس 》و 《مهکام》پیشنهاد می شود که در دومی مهکام دارای دو بخش ماه و کام است که کام از بن واژه کم دیس دیگر خم است که در واژه های کمان ، کمند ، کام ( کام دهان ) ، کمچه، کمر و . . . آمده است
هِلال: ماهک، مهچه، ماهچه ١. ماهِ نو ٢. کمان، کمانه، کژواره
واژه هلال
معادل ابجد 66
تعداد حروف 4
تلفظ helāl
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَهِلَّة] ( نجوم )
مختصات ( هِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی helAl
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع فرهنگ فارسی عمید
تنها واژه جایگزین پارسی ماه برای واژه صد در صد عربی هلال است.

سلیم
هلال: نخستین سه روز دیده شدن ماه را به عذبی هلال گویند که نه نیمه ست نه دایره بلکه باریکه ست یعنی ماه باریک یا باریک ماه.
در زبان پارسی میانه به هلال شدن ماه نرفسیتن گفته میشد
نرفسیتن جایگزین فراخوری بجای هلال شدن ماه هست
هلال از ریشه هل با تشدید لام به معنای صدا زدن و وجه اشتراکش با هلال ماه اینه که در قدیم شخصی را برای رؤیت ماه قرار می دادندو شخص هنگام رؤیت ماه شروع به صدا زدن مردم میکرد پس اسم هلال ماه رو بر اون گذاشتند.

بپرس