هفت پیکر یا بهرام نامه یا هفت گنبد، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او ( با خسرو و شیرین ) از لحاظ کیفیت است. این دفتر را از جهت ساختار کلی و روال داستانی می توان به دو بخش متمایز تقسیم کرد:
... [مشاهده متن کامل]
یکی بخش اول و آخر کتاب دربارهٔ رویدادهای مربوط به بهرام پنجم ساسانی از بدو ولادت تا مرگ رازگونه او، که برپایه روایتی تاریخ گونه است؛ دیگری بخش میانی که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمره حکایات عبرت انگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم ( مطابق تقسیم قدما ) برای بهرام نقل می کنند.
این منظومه آمیزه ای از جنبهٔ حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد تماماً دارای روح غنایی و تخیل رمانتیک است، ولی بخش تاریخی گونه، اگرچه سعی شاعر بر ترسیم چهره ای حماسی برای بهرام بوده، آمیزه ای از جنبه حماسی و عناصر غنایی است. هفت پیکر از گذشته یکی از مضمون های اصلی نگارگری های ایرانی–هندی بوده است.
در هفت پیکر زمین و آسمان و جلوه های جمال این دو با هم پیوند می یابد:
از یک سو هفت گنبد است ساخته بر زمین و هفت روز و هفت رنگ و هفت اقلیم و هفت عروس که جملگی زمینی است، و از سوی دیگر نظیر قرار دادن اینها با «هفت» های آسمانی ( چون هفت سیاره و هفت فلک ) ، و واسطه این دو با همدیگر گنبدی است که چرخ زنان آهنگ عروج به گنبد دوار دارد.
هفت پیکر ستایش داد و رفق، و نکوهش ستم و بیراهی است.
در پایان نامه هفت پیکر حکیم دربارهٔ کتاب می گوید:
اپرای توراندخت اثر جاکومو پوچینی بر اساس داستان روز سه شنبه ساخته شده است که توسط همراهش از گنبد سرخ که با مریخ مرتبط است به شاه بهرام گفته می شود.
دکتر معین روایت های هفت پیکر را دو قسم می داند؛ اول داستان های بی ارتباط با بهرام گور و بر ساختهٔ نظامیو یا مقتبس از داستان های عامیانه مثل افسانه سرایی دختران هفت کشور؛ دوم داستان های مربوط به بهرام گور که بخشی تاریخی و بخشی افسانه ای است.




... [مشاهده متن کامل]
یکی بخش اول و آخر کتاب دربارهٔ رویدادهای مربوط به بهرام پنجم ساسانی از بدو ولادت تا مرگ رازگونه او، که برپایه روایتی تاریخ گونه است؛ دیگری بخش میانی که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمره حکایات عبرت انگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم ( مطابق تقسیم قدما ) برای بهرام نقل می کنند.
این منظومه آمیزه ای از جنبهٔ حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد تماماً دارای روح غنایی و تخیل رمانتیک است، ولی بخش تاریخی گونه، اگرچه سعی شاعر بر ترسیم چهره ای حماسی برای بهرام بوده، آمیزه ای از جنبه حماسی و عناصر غنایی است. هفت پیکر از گذشته یکی از مضمون های اصلی نگارگری های ایرانی–هندی بوده است.
در هفت پیکر زمین و آسمان و جلوه های جمال این دو با هم پیوند می یابد:
از یک سو هفت گنبد است ساخته بر زمین و هفت روز و هفت رنگ و هفت اقلیم و هفت عروس که جملگی زمینی است، و از سوی دیگر نظیر قرار دادن اینها با «هفت» های آسمانی ( چون هفت سیاره و هفت فلک ) ، و واسطه این دو با همدیگر گنبدی است که چرخ زنان آهنگ عروج به گنبد دوار دارد.
هفت پیکر ستایش داد و رفق، و نکوهش ستم و بیراهی است.
در پایان نامه هفت پیکر حکیم دربارهٔ کتاب می گوید:
اپرای توراندخت اثر جاکومو پوچینی بر اساس داستان روز سه شنبه ساخته شده است که توسط همراهش از گنبد سرخ که با مریخ مرتبط است به شاه بهرام گفته می شود.
دکتر معین روایت های هفت پیکر را دو قسم می داند؛ اول داستان های بی ارتباط با بهرام گور و بر ساختهٔ نظامیو یا مقتبس از داستان های عامیانه مثل افسانه سرایی دختران هفت کشور؛ دوم داستان های مربوط به بهرام گور که بخشی تاریخی و بخشی افسانه ای است.



