هشتن


    leave
    place
    put
    rest
    set
    (the) eighth

پیشنهاد کاربران

هئش یک فعل در مورد گذشته می باشد
هئل برابر زمان حال فعل هئش می باشد
در زبان لری به این صورت این دو فعل صرف می شوند
هئشتم - هئشتی - هئشت / هئشیم - هئشتید - هئشتند
هئلم - هئلی - هئله / هئلیم - هئلید - هئلند
...
[مشاهده متن کامل]

معنی ها ( جمله کاربردی ) :
* گذاشتن ( مه کلیدن هئیشتم د مال ) من کلید را در خانه جا گذاشتم
* رها کردن ( مه کلیدن هئیشتم سی خوت ) من کلید رو رها کردم برای خودت
* ول کردن یا ازاد کردن ( مه پشون هئشتم تا رت ) من گربه را ول کردم تا رفت
* اجازه دادن ( مه هئشتم پشو بیا وامین مال ) من اجازاه دادم گربه بیاد داخل خونه
* ترک کردن ( مه پشون هئیشتم و رتم ) من گربه رو رها کردم و رفتم
*عبور کردن ( مه آرشن هئیشتم وه جا ) من از آرش عبور کردم
درمورد فعل هئیل هم همین معانی هست ولی با زمان حال ارائه می شوند

در زبان لری :
هئیشتن با ریشه هئیش فعلی در مورد گذشته می باشد
معنی : گذاشتن ، رها کردن ، اجازه دادن ، ول کردن
صرف :
هئیشتم - هئیشتی - هئیشت - هئیشتیم - هئیشتید - هئیشتند
مضارع این این کلمه :
هئیلیدن هست با ریشه هیئل
هئیلم - هئیلی - هئیله - هئیلیم - هئیلید - هئیلند
هِشتن و نِهشتن
هِشتن با کنون بن هل ( با ریخت جعلی هلیدن ) به معنی وضع کردن و قرار دادن است.
زمانی که پیشوند فعلی نِ میگیرد ( با نَ منفی ساز نباید اشتباه گرفته شود ) به معنی پایین گذاشتن است
این مصدر در گویش های مرکز ایران به ویژه گویش یزدی بسیار بسیار پرکاربرد است هنوزه
گذاشتن
در گویش کمره ای ( خمین ) هشتن برابر گذاشتن و گزاشتن هست.
هِشت = گذاشت ، گزاشت
هِشتُم = گذاشتم ، گزاشتم
هِشتی = گذاشتی ، گزاشتی
هِشتن = گذاشتند ، گزاشتند
هِشتیم = گذاشتیم ، گزاشتن
و . . .
فعل هشتن در مازندرانی به ریخت بیِشتِن باقی مانده است، امری اش می شود بیِل.
در کوردی سورانی مصدر هِشتن ( هێشتن /h�ştin ) برای گذشته است و مثلا هێشتمان یعنی گذاشتیم اما برای زمان حالش مصدر هِلان ( هێڵان/h��an ) استفادە میشە در همون معنی مثلا اجازه بده میشه بهِلە یا بِلا ( بهێڵە ، بێڵا ) و اجازه میدم میشە اَهِلم یا دهلم ( ئەهێڵم ، دەهێڵم )
گویش اصیل همدانی
گذاشتن و قرار دادن
پ. ن: پَ وَرای شی نهار آبگوشت هَشتی ؟؟ : )
در گیلکی به کار می ره
وَهشت = گذاشت
وهل = بگذار
در میناب نیز 'واشتن' و 'وال' گویند. ولی ممکن است تغییر یافته ' وا هشتن' و 'وا هل' باشد. 'هل' نیز گفته می شود.
هشتن و هلیدن در گوییش شوشتری هنوز هم استفاده میشه
ریشه یِ کارواژه یِ " هشتَن ( هلیدَن ) " با بُن کنونیِ " هل":
در زبانِ اوستایی واژه یِ " هَرِز" به چمهای ( =معناهای ) زیر بوده است:
1. 1 - رها کردن، خارج کردن، بیرون ریختن ( entlassen )
1. 2 - گُسیل دادن، فرستادن، پخش کردن، پراکندن ( entsenden، ausschicken )
...
[مشاهده متن کامل]

( آب را ) رهاسازی کردن برای آبیاری = ( آب را ) وِل دادن برای آبیاری =
Wasser ) ueberlassen، zur Berieselung )
2 - با آب ( یا چیزهای همانند با آب ) تَر و خیس کردن = mit Wasser ( usw. ) benetzen
3. 1 - در جایِ خود گُذاشتن، درجای خود رها کردن:an seinem Ort belassen
3. 2 - گذاردن، واگذاردن، ترک کردن، رها کردن = liegen lassen
در " وَندیداد" آمده است:". . . پس آنها باید مُردگان را ببَرند و در پیِ آن، خانه و کاشانه را "ترک کنند ( واگذارند ) "".
4 - از پالونه یا صافی گذراندن، پالودن = durchseihen، filtrieren، durch die Seihe lassen
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
" اَوَهرز" در اوستایی به چمِ " چشم پوشی کردن از، صرف نظر کردن از، امتناع کردن، رَد کردن" بوده که " اَوَ ava" در آن پیشوند است. " هَرِز" با پیشوندهایِ دیگر نیز در اوستا همراه بوده است.
" هَرِزَنَ، هَرِزانَ" در اوستایی به چمهایِ ( معناهایِ ) زیر بوده است:
1 - "عملِ گُذاشتن Lassen،
رهاسازی، واگذاری، عملِ ترک کردن Verlassen،
2 - اجازه عبور دهی ( برای آب و دیگر چیزها ) Durchlassen،
پالایندگی، پالایشگری، صافی گذاری Filtern
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در زبانِ اوستایی، مجهولی/گذشته یِ کارواژه یِ " هَرِز"، " هَرشتَ harshta" بوده است. در فرتورِ زیر PPfP نشاندهنده یِ همین است.
از دیدِ ریخت شناسی، واژگانِ " هَرِز /هَرشتَ" بمانندِ دو واژه یِ " وَرز / وَرشتَ" در زبانِ اوستایی می باشند. کارواژه یِ " ورزیدَن" در پارسیِ کُنونی به واژگانِ اوستاییِ "وَرز /ورشتَ" بازمی گردد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در زبانِ پهلوی ما واژگانِ " هیشتَن" ، "هیل - "، " هیرز - " را داریم که به روشنی با کارواژه یِ " هشتَن" ، "هلیدن"و"هل" در پارسیِ کُنونی همریشه است.
دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در زبانهای ایرانی رواگمند ( =رایج ) بوده است ( در پهلوی "هیر ( ز ) به هیل"/در پارسیِ کُنونی "هر به هل" ) . چنین می نماید که آوایِ "ز" در واژه یِ " هیرز" در گذر زمان زدوده شده است.
" هیشتَن" در زبانِ پهلوی به چمِ " گذاشتن، قراردادن، ترک کردن، رها کردن، واگذاردَن، واداشتَن و. . . " بوده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در پارسیِ کُنونی "هشتَن" همچم با کارواژه یِ " lassen" در زبانِ آلمانی است.
اینکه ریشه یِ واژه یِ " هشتَن" بسته به موقعیتهای گوناگون با کارواژه هایِ " ent. lassen/durch. lassen/ver. lassen/be. lassen" همچم هستند، خودگویایِ این موضوع است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشتها ( references ) :
1 - بخشِ 1792، 1793، 1794 از نبیگِ " فرهنگنامه یِ ایرانیِ کهن Altiranisches Woerterbuch" نوشته یِ " Christian Bartholomae"
2 - فرهنگِ ریشه هایِ هندواروپاییِ زبان فارسی

هشتنهشتنهشتن
در شهر میبد استان یزد ، هنوز استفاده می شود و واژه ای زنده که آنجا متروک حساب نمی شود
آنجا گذاشتن به صورت هِشتن ، یا اِشتن استفاده می شود
برای برداشتن و برگزیدن ، گفته می شود:
وَهیشتن

...
[مشاهده متن کامل]

( ه‍ ) در هشتن و وهیشتن در آن گویش ، حالتی بین ( ئ ) و ( ه ) دارد
کلمه ی فارسی پهلوی ساسانی، ماه اردیبهشت، به صورت
�اشاوهیشته�
یعنی راستی برگزیده و برتر
یا بهترین راستی

هِشتن به معنی نهادن یا گذاشتن در کازرون و کهمره جات به کار برده میشه. مثلا:
هِشتَم:نهادم ( کازرونی )
بِهل:بگذار ( کوهمره ای )
می توان اینگونه نیز پنداشت:
چون در زبانهای ایرانی و هندواروپایی دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) رواگمند ( رایج ) بوده است، ( هر، هرز ) در پیوند با کارواژه یِ ( هشتن ) ، ( هل ) شده است.
( هر ) به ( هل )
در مازندرانی بِشتِن ( بِشت، اِل )
بشتِمِه: گذاشتم
ِالِمِبه: می گذارم
پیوست گفته های پیشین:
بُن کنونی کارواژه ( یشتن ) ، ( یَز ) می باشد که در این صورت بُن کنونی کارواژه هشتن ( هَز ) می شود.
نکته : هر چند که در نبیگ ( کتاب ) هایِ بُنواژه شناختی، واژه stehen در زبان آلمانی را با واژه ( ایستادن ) همریشه می دانند ولی این واژه در زبان آلمانی ( اِشتِهِن ) واگویی می شود و به معنای ایستادن و پابرجا گذاشتن می باشد که از همین رو این واژه با واژه ( هشتن ) نیز همریشه است و در زبان ولزی نیز هِلا ( HELA ) می گویند که هلیدن را تداعی می کند ( ناهمسو با گفته های پیشینم ) .
...
[مشاهده متن کامل]

ولی به واژه هشتن و همخانواده هایش در زبان اوستایی هَرز، هِرِزِنتی و در پهلوی هشتن و هیرز می گفتند. به گمان خودم بر پایه آنچه در زبانهای اوستایی و پهلوی و بُن کنونی یشتن دیده می شود، دگرگونی آوایی ( ش ) به ( ز ) رخ می دهد ولی این تنها یک دیدگاه شخصی است.

به گمان من بُن کنونیِ این کارواژه نمی تواند ( هل ) باشد. کارواژه های با آوای ( ش ) هنگام ترادیسش به بُن کنونی یا با همان آوای ( ش ) واگوییده می شوند و یا به ( ر ) دگرگون می شوند.
گونه یِ نخست:
دگرگونی آوایی ( ش ) به ( ر ) :
...
[مشاهده متن کامل]

نمونه:
( گذشتن ) به بُن کنونیِ ( گذر )
( داشتن ) به بُن کنونیِ ( دار )
( کاشتن ) به بُن کنونیِ ( کار )
( انگاشتن ) به بُن کنونیِ ( انگار )
( پنداشتن ) به بُن کنونیِ ( پندار )
و. . . که در این ترادیسش ( تبدیل ) می بایست بُن کنونی واژه هشتن، ( هر ) باشد.
گونه یِ دوم:
کارواژه های با آوای ( ش ) ، به همانجور با آوای ( ش ) برجای می مانند.
کُشتن به بُن کنونی ( کُش )
کشیدن به بُن کنونی ( کِش )
و. . .
بنابر این دیدگاه، بُن کنونی واژه هشتن، ( هش ) می شود.
ترادیسش از ستاک به بُن کنونی پیروِ قاعده است و کسانی که این ترادیسش ها را پیرو هیچ قاعده ای نمی دانند، سخن گزافی می گویند.

در پارسی میانه hištan به چم اجازه دادن
گذاشتن - قرار دادن - اجازه داد
هشتن : گذاشتن ، گذشته هِل به معنای بگذاراست مانند کلمه نهاد که گذشته نِه می باشد.
ه مکسور. ت مفتوح
مصدر است. به معنای گذاشتن. . رهاکردن. .
افعال آن صرف می شده است.
هشتم هشتی هشت. . .
نهشتن ( نگذاشتند ) . . می هشتن ( می گذاشتند ) . . کاشکه هشتی بیدن ( کاش گذاشته بودند )
...
[مشاهده متن کامل]

فعل امر آن "بله" است ( بگذار ) . و فعل نهی آن "نله" ( نگذار ) است.
از واژه های متروک در برخی روستاهای فارس در محل شهر باستانی استخر.

کنار گذاشتن، رها کردن، ترک کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)