درست در کار شکستن ؛ کنایه است از زر خرج کردن. ( گنجینه گنجوی ) . هزینه کردن. بکار بردن. در کار کردن :
ملک چون بر بساط کار بنشست
درستی چندرا در کار بشکست.
نظامی.
ملک چون بر بساط کار بنشست
درستی چندرا در کار بشکست.
نظامی.
مایه گذاشتن
در کیسه را شل کردن
مصرف کردن
خرج کردن