هدر

/hadar/

    useless effort
    lost labour

فارسی به انگلیسی

هدر دادن
fritter, consume, dissipate, lose, misapply, misspend, squander, trifle, waste, whittle

هدر دادن پول
fritter

هدر دادن وقت
fritter

هدر دهنده
spendthrift

هدر دهی
dissipation, wastage

هدر ندادن
save

پیشنهاد کاربران

هَدر، با فتحه روی ه، نوعی دام تور صیادی که با گرز ( شاخه ) درخت نخل درست میکردند، و با آن در رودخانه مند ماهی می گرفته اند در منطقه دشتی.
همان از در رفتن است ، چیزی که از در خانه برودو دیگر باز نگردد هدر رفته است، یعنی
از در رفته است و دیگر بدستش نمی آوری
هدر ( Header ) :[ اصطلاح توییتر]منظور عکس کاور حساب کاربری است. به این عکس که پشت عکس اصلی حساب کاربری قرار می گیرد، معمولاً هدرفوتو یا کاورفوتو گفته می شود.

بپرس