هاش haash
در گویش شهربابکی ، صوتی که برای ایست الاغ بکار می رودهاش است ، متضاد آن صوت ای هنeyhan اهن ehen هن hen و نوچ نوچ noch noch که برای راندن حیوان بکار می رود همچنین ، ارهوک متضاد آن است که برای رهاندن حیوان بکار می رود ، میگن خری که هاشش کردی وای نستاد ، ارهوکش بره که بره ، که کنایه از این است که کسی که نصیحت گوش نکرد وراه خودش رو رفت ، رهاش کن
... [مشاهده متن کامل]
در گویش شهربابکی ، صوتی که برای ایست الاغ بکار می رودهاش است ، متضاد آن صوت ای هنeyhan اهن ehen هن hen و نوچ نوچ noch noch که برای راندن حیوان بکار می رود همچنین ، ارهوک متضاد آن است که برای رهاندن حیوان بکار می رود ، میگن خری که هاشش کردی وای نستاد ، ارهوکش بره که بره ، که کنایه از این است که کسی که نصیحت گوش نکرد وراه خودش رو رفت ، رهاش کن
... [مشاهده متن کامل]
هاش***یک :هشیواری است . . . . . . . دو: زندگی . . . . . چه آش در چم زندگی است همان که در لاش می بینیم. . . . . . . . .