نهمار


    difficult
    enormous
    extremity
    huge
    immense
    infinite
    multitude
    superabundant
    vast

پیشنهاد کاربران

نهمار=بیمر
نهمار=بی نهایت
بی شمار. فراوان
درود جناب کشاورز
سپاس از تذکر شما
من در پایانِ نظری که در رابطه با معنی این واژه دادم عنوان کردم که نظر شخصی است و متخصص نیستم .
اما بار معنای تعداد میدهد و تعداد هم یعنی شمار .
درود
جناب علیخانی فرنود ( دلیل ) شما بر این که تکواژ "مر یا مار" در نهمار به چم [بار، دفعه] است چیست؟
در این تارنما یکی از چمهای مر، بار و دفعه گفته شده ولی در کاربردهای تاریخی این واژه، فرنودی برای این چم نیست از سویی برای مر= شمار نمونه فراوان است:
...
[مشاهده متن کامل]

پس اندرنهادند ایرانیان / بدان لشکر بی مر چینیان.
دقیقی.
بیامد به پیرامُن تیسفون / سپاهی ز اندازه وز مر برون.
فردوسی.
پس مر یا مار باید کوتاه شده شمار باشد و به دنبال آن نهمار= بیشمار.

مَر به معنی "بار" و "دفعه" است و نَهمار در واقع همان
نه مر میباشد که معنایش میشود" بی دفعه" یا
"بدون بار" ؛ یعنی از بس تعداد دفعات و بارها زیاد است نمیتوان آنها را شمرد که همان " بیشمار" میشود .
البته این نظر بنده است و باید متخصصان در اینباره نظر دهند .
واژه ی نَهمار شاید دگردیس شده ی واژه ی [نه شمار] باشد به چم بیشمار که چم و معنی های بیکران و بسیار بزرگ نیز یافته است.
فت و فراوون