نمودار کردن


    show

مترادف ها

snarl (فعل)
غرولند کردن، بغرنج کردن، گره خوردن، دندان قروچه کردن، نمودار کردن

unveil (فعل)
اشکار ساختن، نمودار کردن

پیشنهاد کاربران