play (اسم)بازی، تفریح، نمایش، ورزش، نمایشنامه، نواخت، لهو، نواختن ساز و غیره، سرگرمی مخصوصdrama (اسم)نمایش، درام، نمایشنامه، تاتر
واریته ( نمایشنامه متنوع ) پیسپی یِس ، پیِس ( فرانسوی )متن داستاندرام. . .درام . . . .پیس . . .نمایشنامه : به معنی سناریو ، نقش بازی کردن ، بازی کردن ، چیزی یا نوشته ای که از قبل اماده می شود تا اجرا شود. ***مثال : ما نمایشنامه فلان را با دوستانم اجرا کردم . پیس، سناریوScreenplayسناریوپیسPiesمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک