نماز

/namAz/

    prayer
    prayed

فارسی به انگلیسی

نماز خواندن
pray, to pray, to say ones prayers

نماز مغرب
vespers

نماز میت
requiem

نماز و دعا
devotion

نماز و دعا کردن
say

مترادف ها

prayer (اسم)
خواهش، تقاضا، دعا، نماز

پیشنهاد کاربران

یارو اومده {اوستایی} رو بررسی کرده، چون توی اوستایی نیست پس فارسی نو هست! ایا با چیزی به نامِ {پارسی میانه} آشنایی داری؟
اون برگه یِ کتابی که این رو ازش برداشتی کو؟ با بررسی یک نوشته یا کتاب میخواهی همه ی زبان اوستایی را داشته باشد؟
...
[مشاهده متن کامل]

دیگر کاربران که آن کتاب را فرستادند ( که در آن نَمَ=نماز ) به چشم می خورد یا آنکه گفته ی دیگران را، آورده اند.
بسه دیگه. . . . .
بِدرود!

در عنوان "برابر پارسی" نوشت شده:
نماژ؟؟؟؟

چند اشتباه تایپی دیگر هم هست . . .
؟؟؟؟؟
به جای حذف حقایق را که نوشتم ؛ حداقل به غلطهای فراوان نوشتاری ومعنائی در این سایت اصلاح کنید!
وعکس های مبتذل پاک کنید!
...
[مشاهده متن کامل]

ونظرات کاربران کفرآمیز وتوهین وتمسخر و. . . پاک کنید!!!!
قابل تأسّف هست!!!
#3
باز نویسی:
در اوستا:
ǰastay /جَستَی/
نماز - نیایش - خواهش - خواستارس!!!

فرهنگ اوستائی:
نماز= zbāta !!!!یاری خواسته
ni - zbā - نیایش !!!!! نماز کردن
nēmō - vanhu نماز - خوب!!!!
nēmō - bara

نماز در پارثی کهن وجود ندارد و کلمه فارسی نو محسوب میشه.

اختصار "نماز" که نوشتم؛ توسّط مدیریت حذف شد!!!
عجب!!!!
. . . .
به
N
کتاب �رهیافتی به گاهان زرتشت و متن های نواوستایی� اثر "هانس رایشلت"
رجوع کنید

سلیم
نماز: نیایش نامه، چرا که برای هر آموزنده ای نخست مانند یک نسخه و بهتر بگم نامه داده می شود بعد آن را می آموزند مانند هر نسخه آموزشی دیگر.
بدون "صَلات" ( صلواة ) ؛ چطور مُمکنه حُضور خُداوند مُتعال حِس کرد؟؟؟
مگه میشه؟؟؟
نکنه حضور شیطان واحضار جن بجای حسّ حضور الله اشتباه گرفتی!!
نماز؛ نظم، نسیم، نظیم، منظم، منظوم،
تنظیم شدن با نظم و نظام و منظومه ی زمانبندی شده ی طبیعت
صلاة؛ سلطه، تسلی، آرامش، اطلس، مسلط شدن بر امیال و غرائز نفسانی
اهدنا صراط المستقیم ( خدایا به راه راست ما را هدایت بفرما ) در نماز همت های دیگر … . خدا گفته از تو حرکت از من برکت .
جالب است بدانید که برابر های پارسی برای هر پنج وقت نماز وجود دارد و در زبانهای همچون : اویغوری ، تاجیکی ( افغانستان ، تاجیکستان و ازبکستان ) بگونه گسترده بکار برده می شوند ؛ این ها هستند:
( تازی ) ( برابر پارسی )
...
[مشاهده متن کامل]

۱ - صلواة مغرب نماز شام
۲ - صلواة عشا نماز خفتن
۳ - صلواة فجر نماز بامداد
۴ - صلواة ظهر نماز پیشین/ چاشت
۵ - صلواة عصر نماز دیگر / بیگاه

نمیدانم میخواهید بدانید یا نه و میخواهید سرتان را در برف کنید یا نه.
واژه "نماز" در پارسی در زبان پهلوی به ریختِ "نماچ" و در زبان اوستایی به ریختِ "نِماه" بوده است.
خود این واژه "نِماه" در اوستایی هم از واژه "هندو اروپایی" "نِم" آمده است.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشمایها:
رویه 329 "واژه نامه ریشه شناسیکی پارسی، انگلیسی و دیگر زبان های هندو اروپایی"
فرتور: ( اگر برای شما تار است، بر روی فرتور بزنید و open in new tab را گزینش کنید )
بِدرود!

نماز
نماز واژه ای کاملا فارسیست و در پهلوی نماچ یا نماز بورتن یعنی تعظیم کردن ضمنا پسوند ak و ək در ترکی هردو در پهلوی بوده و از پهلوی به ترکی رفته واژه هایی مانند دانک ( دانه ) خانک ( خانه ) کامک ( هدف ) و وشک ( بیشه ) و رواک ( رایج ) هونیاک ( موسیقی ) همگی گویای این واقعیت است پس ترکیسازی نکنید.
نماز عربی نیست در عربی میشه صلات واژه نماز در دراز نای تاریخ دچار دگرگونی هایی شده در پارسی دیرین به آن نماژ میگفتند الان ژ پایان واژه برداشته شده وبجاش ز گذاشته شده همانند بسیاری از زبان های جهان که دچار دگرگونی در واژگان شده پارسی هم دچار دگرگونی هایی شده چه نماز بگیم چه نماژ پارسی است و عربی نیست
آقای علی
تو ترکی واژگان بیگانه که بخوان وارد ساختار فعل بشن با فعل کمکی استفاده میشن .
درواقع خواندن از okumaq گرفته شده
پسوند اک از ترکی وارد فارسی شده
alak yiyek gedek
ما بخریم . ما بخوریم . ما برویم
...
[مشاهده متن کامل]

این یه جهتش
جهت دیگش از mek و maq جدا شده .
تو فارسی معنیش چیه؟ فقط یک پسوند ساده
در ضمن تو فارسی فقط ak رو داریم
اما تو ترکی هم ak هم ək

نمودن / نَمیدن / نمود / وانمود/ نمودار / نَمور ( رطوبت امروزی ) / نماز / نَم /نما / نمایش /نام ( name ) / نامه و/ شهرت و . . . . . . . همگی نشان از آشکار سازی دارد .
نماز بیشک به چم آشکار ساختن یا نمایش دادن است.
...
[مشاهده متن کامل]

یارو نم پس نمیدهد = از خود چیزی نشان نمیدهد.
نمود / نمیدن . وانمود / نمودار / نما و . . . = انچه به شما نشان داده میشود= ظاهر ساختن
نام = شهرت = آوازه =آواز = انچه که دیگران تورا بدان می شناسند.

نماز از نویژ گرقته شده و واژه کردی به معنی حرف زدن است
همانطور که مسجد هم از مزگه وت یا مزگه یا مز گه بمعنی جای مز ( اهورامزدا و خدا از خیو یعنی صاحب گرفته شده که همشون واژههای کردی هستند
چون زبان اوستا به کردی اورامی نوشته شده
مگه اینجا مصاف ادعا است که افراد میان و دل نوشته میگذادند مطالب باید مستدل و با دلالت های ادبی و تاریخی باشه
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
حافظ
واژه نماز
معادل ابجد 98
تعداد حروف 4
تلفظ namāz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: namač]
مختصات ( نَ ) [ په . ]
آواشناسی namAz
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
نماز - در اصل واژه نماز به چم خم شدن و ستایش و از ریشه هندو اروپائی است. در فارسی میانه نماز ودر ایرانیان پیشین نماه namah و در هندواروپائی نموس nemos یا جایگاه ستایش و در سانسکریت نماس namas ( هندی ها
...
[مشاهده متن کامل]
در هنگام احترام قدری خم و دودست خودرا بطرف فر د مورد احترام بهم میچسپانند و میگویند نماس تی یا بتو احترام ادا میکنم ) واژه نماز در لاتین nemus ودر یونان قدیم کاربرد nemos داشته است.

در جواب کاک بهمن عزیز
کاک باهمه ن ئازیز سه لاو
زوانی له کی خوی به تنیائی زوانی موسته قه له و زور شیرین و باشَ و هُیچ کات ربطی و زوانی فارسی نیری * لکی خوی به تنیایی زوانَ * لهجه یا گویه ش نیه * اتفاقن تاقانه زوانی که له ناو زاکروس هیه و موسته فه له و زور باشَ زوانی له کیه * زوانی له کی ژیر مجموعی هُیچ فرهنگ و هُیچ زوانی نیه *
...
[مشاهده متن کامل]

هر به سه لامتی و بخته وری

نماز یک واژه آریایی هست که در زبان های آریایی مانند:
اوستایی، پارسی میانه پهلوی، سانسکریت وجود دارد.
پس این واژه پارسی هست.
در متن چند نفر گفتند این واژه لکی هست باید بگم که لکی یک گویش از زیرشاخه زبان پارسی هست همینطور زبان لری، بختیاری، گیلکی و. . . همه از ریشه زبان پارسی باستان گرفته شده.
...
[مشاهده متن کامل]

باید اینو بگم که چهار زبان جزو کهن ترین و کلاسیک ترین زبانهای جهان شناخته شدند که همشون از خانواده زبانهای هندو اروپایی هستند:انگلیسی ، یونانی، پارسی، سانسکریت. دوزبان از شاخه زبانهای آریایی است ( پارسی ، سانسکریت )
و باید اینم بگم زبانهای آریایی مادر زبانهای هندواروپایی هستند ( سانسکریت )

نماز 🇮🇷
صلاة 🇸🇦
نمازهای پنج گانه :
الفجر ( در ایران میگیم نماز صبح ) : The dawn prayer
ظهر : The noon prayer
العصر : The afternoon prayer
مغرب : The sunset prayer
العشاء : The night prayer
پان ها، به نگرم بهتر است که بپندارید همۀ واژگانی که یکی از وات ها ( حرف ها ) را دارند، برای زبان قوم شما است؛ این گونه خودتان و ما را از این ریشه یابی ها آسوده می کنید.
محمد حسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، پوشینۀ ( جلد ) چهارم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، رویه های ( صفحه های ) ۲۷۷۶ و ۲۷۷۷
...
[مشاهده متن کامل]

نمازنماز
منابع• https://t.me/ketab7777/60911
واژه نماز چون وسطش حرف - آ - داره پس صد در صد تورکی هست, چون این ویژگی زبان ترکی هست که واژگانش وسطش - آ - داشته باشن
التماس اندیشه
نوازیدن؛ نواژیدن و نماز همگی از یه ریشه هستند و به معنای مختلفی بکار رفته
نواژیدن تغییراتی بخودش دیده که تبدیل به نماز شده
روژ - > روز
گوژ - > کوز - > قوز - > قوس ( کوزه یعنی قوس دار )
...
[مشاهده متن کامل]

و خیلی همسان های دیگر . . .
پس میبینیم ژ به ز دگر گشته و در برخی حتی به س هم دگر شده
پس نواژیدن - > نوازیدن یعنی صداهایی که در مواقع گرفتاری یا نیاز با یا بدون وسیله ( زبان یا ابزار موسیقی ) برای آرام کردن ( رامشگری ) یا کسب نتیجه مطلوب ( دعا ) رانده میشود که به مازندرانی نواجش گفته میشه بنابراین نمازنده یا نوازنده یعنی کسی که صحبتهای التماس وار دارد = التماس دعایی که امروزه همه به سر زبون میگن یعنی همون نماز - به معنای پرستش نیست بلکه در جمله هایی برا راحتی اینطور معنا کردند
پس نماز خواهشیت که در گفتاری عاجزانه از طرف مقابل خود می خواهید
امروز بر که نماز خواندی؟ یعنی امروز از چه کسی التماس دعا ( کمک ) داشتی؟

عبادت
نماز یک واژه کاملان لکی است همانطور که خانم حسنوند در بالا اشاره کرده است
نم ماز
نم به معنی خم شدن
و
ماز به معنی بلندی
جمعا میشه نماز و معنی خم شدن و بلند شدن در مقابل معبود است - نماز کلمه ای لکی است
به گمانِ من، بر پایه یِ ( پسوندِ اَنگ ( ه ) ) در زبان اوستایی و تکواژ ( آز ) می توان کارواژه ( نماختن یا نمازیدن ) را بکارگرفت. در ست بمانندِ ( آغاز/آغازیدن ) ، ( تراز/ترازیدن ) ، ( فراز/فرازیدن ( فراختن ) ) و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

اینکه آیا با توجه به چمِ ( کُرنش ) در واژه ( نماز ) ، پیوندی با پیشوندِ ( نی یا نِ ) وجود دارد، پرسشی است که باید زبانشناسان به آن پاسخ دهند.

واژه ( نماز ) ، در زبان اوستایی ( نَمَ، نِمَنگه ) و در زبانِ پهلوی ( نماز ) بوده است:
چنانکه در رویه هایِ 830 و 831 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) و در رویه ( 57 ) از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:
نمازنمازنماز
عذرا خانم نماز فارسی است و گرنه هزار تا کلمه دیگه داریم که آز داره
شما دارید همه چی رو به هم مربوط میدید
نماز از واژه پهلوی نماژ گرفته شده و به نیایشی که همراه آهنگی خاص سروده شود است، کلمه واژ نیز از همین خانواده است
چنانچه باباطاهر میگوید:
چه واژم با که واژم از چه واژم
سپس به واژه نماز تبدیل گشته
تُرک ها پیش از پذیرِش اسلام ؛ هیچ دینی نداشتن جز شِمِن باوری و جادوگری ؛ مسلمانان عرب هم به نماز میگویند { صلاه } نه نماز !! این واژه صددرصد ایرانی است که در آغازِ گاتهای زرتشت گفته شده : اهیا یاسا [ نمانگها ] و از نماز گذاردن میگه . نماز یا نماژ ایرانی است
تعظیم کردن
در زبان ترکی کلمه ای که با ن شروع بشه وجود نداره، لذا نماز برای از منظر زبان ترکی بخواهیم بررسی کنیم باید قبلش یک یا دو واج بیافزاییم. نماز به نظرم از یانماز گرفته شده به معنی نسوز. زردشتیان هنگام نماز آتش برمی افروزند و برای نماز را به پا می دارند تا از آتش در امان باشند
نَمازیدن.
نماز، تمرینِ ادب در برابر پروردگار متعال هست، و ادب بالاتر از آداب هست. ادب یعنی در برابر یک امر تکراری صبوری کردن و خوب رفتار کردن. اما آداب معمولا در برابر امور جدید هم رعایت می شود. و ادب سخت تر هست.
...
[مشاهده متن کامل]
که اگر این سختی را به جان بخریم به درک عظمت پروردگار می رسیم و این درک، درک های دیگر را در ما افزایش میده و به مقام معرفت می رسونه. اگر تلخیِ سر وقت نماز خوندن رو جون بخریم و ادب رو رعایت کنیم، به نوعی خیلی صعود خواهیم کرد. در هرچیزی. . . اگر بگیم که وظیفه ام الان عبد بودن و گفتن حمد خداست و لاغیر. . . اگر در وقت نماز اینگونه باشیم، به مرور شیرینی اش را خواهیم چشید. . . سخته اما میرزه. . .

این واژه فارسی است.
اونی که میگه هرچی از داره تورکیه از لحاظ مغذی کمبود داره.
پس واژگان عربی=ریاض، لحاظ، اهواز، و. . . .
وواژگان فارسی=نیاز ، ناز ، دراز، و. . . . هم ترکین، یکم فکر کنید بعد جوک بگید.
...
[مشاهده متن کامل]

اگه دراز تورکیه چرا خود تورکا از اوزون استفاده می کنند؟
اگه آواز تورکیه چرا استفاده نمی کنند؟؟
خود اوخوماخ از خواندن فارسی گرفته شده، همون آخ که به کلمات تورکی اضافه میشه از آک فارسی گرفته شده.
لطفا از افکار خنده دار خود بکاهید

نماژ یا نماز برابر است با
گفتن نیاز
در جای جای شهنامه بزرگ بر این چم به کار آمده است:
بیامد خرامان و بردش نماز
به بر در گرفتش زمانی دراز
با همین چم نیز در دین �اسلام� به ستایش های پنج گاهی، که دسته ای در پنج گاه و دسته ای در سه گاه بر آن می شوند، نماز می گویند. بر زبان آوردن و گفتن نیاز
...
[مشاهده متن کامل]

نماز : دکتر کزازی واژه نماز را با واژه ی نرم و خم از یک ریشه می داند و می نویسد : ( ( " نرم "در اوستایی نمره namra بوده است . به معنی آنچه می تواند خمید . ستاک نم ، همان است که در " نماز " نیز بکار برده شده است ؛ در نماز ، به کرنش ، بالا را می خمانند . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 220. )
در جای دیگر می نویسد :نماز با همین ریخت در پهلوی کار برد داشته است . ریخت سغدی آن نماچ بوده است . ستاک واژه ، نم nam ، در اوستا نمه nama به معنی خم شدن است .
( ( به رسم نماز آمدندیش پیش
وزو برگرفتند آیین خویش. ) )
( همان ، ص 234. )
همچنین در با لا نوشته ی یکی از دوستان ( دیارا ) نوشته ی دکتر کزازی را تایید می کند که نوشته اند : ( ( نِم درگویش استان لرستان به معنی خم شدن است. ) )
به نظر نگارنده نماز یعنی راز و نیازی که توام با خم شدن بدن به نشانه ی کرنش و بندگی است .

نماز با تلفظ درستش ناماز ( نام آز ) یک کلمه ی تورکی است. از دسته کلماتی که آخرش آز دارند. مثل آراز، آواز، ساز ( ساز قالماق، ساز پالماق ) ، باز ( پرنده ی شکاری، عادت کردن مثل هوسباز و قومار باز ) ، دیاز،
...
[مشاهده متن کامل]
ایواز ( عیوض غلط است ) ، آیاز، داز ( تاس=طاس=کچل ) ، راز ( ر در تورکی باید یا قبل از خودش و یا بعد از خودش یک حروف صدا ( سدا ) دار بیاید. . . . کلماتی که اولشان نام دارند. مثل نامیک، نامدار، نامور، نامجو، نام آور. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . نماز خواندن با کتاب خواندن فرق دارد. نامازی قیلدیم. . . . نامازی اوخودوم ( فعل خواندن پارسی از اوخوماق تورکی گرفته شده است ) . نام از تورکی به اینگلیسی رفته شده است. نی م

من فک میکنم کلمه نماز در زبان فارسی جمع دو کلمه نما یعنی نشان دادن. وناز کردن یعنی افتخار کردن است یعنی عاشقی که کاری در جلب توجه معشوق کرده حالا با نشون دادن و ناز کردن میخواهد در اوج لذت با معشوق دیدار و حرف بزند
گریه کردن بعضی اساتید ادب گویند نماز در مواقعی به معنای گریه کردن است
نِم درگویش استان لرستان به معنی خم شدن است.
آیا واژه نماز و صلاه هم معنی هستند؟
پرسش و پاسخپرسمان نماز
آیا واژه �نماز� درفارسى و �صلاه� در عربى از ابتدا به معناى همین افعال و حرکاتِخاص به کار رفته است؟
* عدهاى معتقدند واژه نماز درلغتِ فارسى از لفظ پهلوى نماک ( namac ) گرفته شده که آن هم از ریشه ایرانِباستان واژه�نم� ( nam ) به معناى خم شدن و تعظیم کردن گرفته شدهاست. ( 1 )
...
[مشاهده متن کامل]

از جملهمعانى نماز در کتابهاى لغت فارسى عبارتند از: بندگى، اطاعت، سجود، پرستش، خدمتکارى و فرمانبردارى. ( 2 )
برخى معتقدند �صلاه� از ریشه عبرى گرفته شده و به معناى کنیسه یهودیان است؛ به نظر نولدکه ( 3 ) �صلوه� از لفظ عبرى �صلوها� مشتق است ( 4 ) . چنانکه لفظ �صلوات� در آیه 40 سوره حج: ( …لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ ) نیز به همین معنا مىباشد. ( 5 )
راغب مىنویسد: اصل �صلاه� براى دعا بوده و از باب نامگذارى کل به نام اجزایش، بر نماز که بخشى از اجزاى آن دعا است ( 6 ) اطلاق گشته. صاحب قاموس هم به دنبال دیدگاه مرحوم علامه طباطبائى ( رحمه الله ) �صلاه� را به معناى توجه و انعطاف گرفته است وافعالى را که مسلمانان باآن کیفیت خاص انجام مىدهند، نیز یکى از مصادیق توجه و انعطاف به خداوندمىداند. ( 7 )
این واژه در اصطلاح بر عبادتى مخصوص با کیفیتى خاص اطلاق مىشود ( 8 ) . درآیه: ( هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَمَلاَئِکَتُهُ لِیخْرِجَکُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً ) ( 9 ) نیز صلاتى که به خداوند نسبت داده شده، به معناى رحمت ویژه خداوند در حق مؤمنان است. ( 10 )
———————————————————————
1. بن خلف تبریزى، برهان قاطع، تحقیقمحمد معین، ج4، ص2167.
2. همان؛برهان قاطع، فرهنگدهخدا، ج14، انتشارات دانشگاه تهران، ص22731.
3. دانشمندآلمانى که آثارى در زمینهعلوم قرآن دارد.
4. ر. ک:دکتر محمد خزائلى، احکام قرآن، ص 338.
5. ر. ک:راغباصفهانى، مفردات الفاظالقرآن، ماده صلا.
6. ر. ک: همان، مفرداتالفاظالقرآن.
7. ر. ک:سیدعلى اکبرقرشى، قاموس قرآن، ج4، ص149ـ148. جهت مطالعه بیشتر ر. ک:دکتر محمد خزائلى، احکام القرآن، ص338ـ340.
8. همان؛ برهان قاطع، همان مفردات الفاظ القرآن، محمد سیدگیلانى، ص285.
9. احزاب، آیه43.
10. ر. ک:علامه طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ج16، ص335.

معنی لغت نماز
نماز یک واژه ی لکی است . نماز برگرفته از ( نِمِز nemez یا نِزم nezm ) در زبان لکی است در زبان لکی ( نِزم یا نِمز ) به معنی کوتاه است همانگونه که ( بَرز barz ) در این زبان به معنی بلند است در نتیجه انسان در موقع رکو و سجود زمانی که خَم میشود قد او کوتاه میشود و در واقع ( نِزم ) میشود بلند شدن و کوتاه شدن در جمع بندی لکی نِزم و بَرز = نماز
...
[مشاهده متن کامل]

زبان لکی با بیش از سی هزار واژه ی مستقلبه عنوان یک زبان غنی و مستقل ثبت میراث ملی شد

ارتباط برقرار کردن باخداوند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)

بپرس