نقطه دار


    dotted
    pointed

فارسی به انگلیسی

نقطه دار شدن
spot

نقطه دار کردن
dot

مترادف ها

punctual (صفت)
صریح، دقیق، بموقع، خوش قول، نقطه نقطه، نقطه دار، معنی دار، نیش دار، وقت شناس، ثابت در یک نقطه، نقطه مانند، لایتجزی، نکته دار، با ذکر جزئیات دقیق، اداب دان

gutty (صفت)
نقطه دار، قطره قطره

پیشنهاد کاربران