نقش کردن


    grave

مترادف ها

depict (فعل)
نمایش دادن، مجسم کردن، شرح دادن، نقش کردن، رسم کردن، منقوش کردن

grave (فعل)
دفن کردن، تراشیدن، حفر کردن، نقش کردن، قبر کندن

inscribe (فعل)
محاط کردن، نوشتن، نقش کردن، ثبت کردن، حکاکی کردن، حجاری کردن روی سطوح و ستونها

engrave (فعل)
بریدن، قلم زدن، نقش کردن، منقوش کردن، حکاکی کردن، کنده کاری کردن در، گراور کردن

depicture (فعل)
نمایش دادن، مجسم کردن، نقش کردن

پیشنهاد کاربران

تصویر کردن، نوشتن، نگاشتن،
آفریدن، پدید اوردن، خلق کردن ، صورت بخشیدن
نگارش