نق

/neq/

    cavil
    mutter

فارسی به انگلیسی

نق زدن
carp, cavil, grumble, mutter, nag, niggle, badger, chivvy, chivy, whine, to nag and murmur

نق نقو
fractious, grumbler, nag, nagger, carper, crabby, crybaby, fretful, grouser, hypercritical, niggler, scold, whiny

مترادف ها

mewling (اسم)
ناله، نق

پیشنهاد کاربران

با ناله و زاری نقد و انتقاد کردن، انتظار و توقع از دیگری را به زبان آوردن . گردن کشی. نافرمانی. نطق اعتراض سر دادن. شاکی شدن و گله گزاری و شکایت کردن. نک و نال.
رِق رِقُو:در گویش شهرستان بهاباد به کسی که زیاد رِق رِق کند ( نق زند ) و بهانه جوید ( بیشتر در مورد کودکان آید ) گفته می شود.
جالب است که دقیقا هم ردیف این کلمه را ما در زبان انگلیسی هم داریم و تقریبا با همین تلفظ "nag" مشخص نیست که این کلمه از فارسی به انگلیسی رفته و یا اینکه برعکس.