banish, expatriate
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
طرد، نفی بلد
تبعید، اخراج، حمل، نفی بلد، جلای وطن
پیشنهاد کاربران
نفی بَلَد ( همچنین دیپورت، بیرون راندگی، اخراج از کشور و کوچ اجباری ) اخراج یک فرد یا گروه از یک مکان یا سرزمین است. امروزه اخراج خارجیان معمولاً نفی بلد خوانده می شود، درحالی که اخراج اتباع خود همان کشور، تبعید خوانده می شود. . . .
... [مشاهده متن کامل]
نفی بلد کرداری باستانیست: خسرو اول، شاه ساسانی ایران، ۲۹۲۰۰۰ شهروند، برده و مردم تسخیر شده را به شهر تازه تیسفون در سال ۵۴۲ میلادی نفی بلد کرد. بریتانیا شمار زیادی از مخالفین مذهبی و مجرمین را به آمریکا و استرالیا نفی بلد کرد. بسیار زیاد
Deportation
Expulsion of a person or group from a place or country
Deportation is the expulsion of a person or group of people from a place or country. The term expulsion is often used as a synonym for deportation, though expulsion is more often used in the context of international law, while deportation is more used in national ( municipal ) law. Forced displacement or forced migration of an individual or a group may be caused by deportation, for example ethnic cleansing, and other reasons. A person who has been deported or is under sentence of deportation is called a deportee.
... [مشاهده متن کامل]
نفی بلد کرداری باستانیست: خسرو اول، شاه ساسانی ایران، ۲۹۲۰۰۰ شهروند، برده و مردم تسخیر شده را به شهر تازه تیسفون در سال ۵۴۲ میلادی نفی بلد کرد. بریتانیا شمار زیادی از مخالفین مذهبی و مجرمین را به آمریکا و استرالیا نفی بلد کرد. بسیار زیاد
اِشخاص. [ اِ ] ( ع مص ) جلای وطن دادن. تبعید کردن : و موسی را برسبیل اشخاص به بغداد آوردند. ( جهانگشای جوینی ) . || گسیل کردن. ( تاج المصادر ) . بردن. ( منتهی الارب ) .
بیرون راندن
بنام خدا
باسلام، تبعید شدن، به ترکی سورگون اولماخ
با تشکر
باسلام، تبعید شدن، به ترکی سورگون اولماخ
با تشکر
تبعید