دیکشنری
مترجم
بپرس
نفوذ کننده
penetrative
دنبال کنید
مترادف ها
intrant
(اسم)
وارد، داخل، داخل شونده، دخول رسمی و قانونی، ورود رسمی، نفوذ کننده
پیشنهاد کاربران
رخنه گر
Permeant
+ عکس و لینک