sensitive (صفت)حساس، نفوذ پذیر، دارای حساسیتpervious (صفت)روشن بین، نفوذ پذیر، راه دهندهpenetrable (صفت)نفوذ پذیر، سوراخ شدنی، کاویدنی، رخنه پذیرpermeable (صفت)نفوذ پذیر، نشت پذیر
درودنفوذپذیر: تراوانفوذ: درآیش، خَلِش برگرفته از کارواژه ی ( خَلیدن ) ( خلید، خَلیده، خَل و نام کارواژه اش: خلش. نفوذپذیر: خلش پذیر. تأثیر پذیر: هنایش پذیررخنه پذیرنرم ، شکننده ، تحت تاثیر قرار گرفتن، رام شدنآنچه که قابل نفوذ است + عکس و لینک