نزاع، نا سازگاری، دعوا، اختلاف، عدم هماهنگی، عدم توافق، نفاق، دوءیت
split(اسم)
ترک، دو بخشی، انشعاب، رخنه، شکاف، چاک، نفاق
dissension(اسم)
اختلاف، عدم توافق، نفاق، اختلاف عقیده، شقاق
factionalism(اسم)
نفاق، فرقه بازی
disunion(اسم)
جدایی، انفصال، نفاق، جدا شدگی، عدم اتفاق
پیشنهاد کاربران
نفاق. [ ن َ ] ( ع مص ) رایج و روان گردیدن بیع. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) . رواج شدن بیع. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) . || روان و رواج یافتن متاع. ( غیاث اللغات ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) . || برپای شدن و رواج و رونق گرفتن بازار. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) . ضد کساد. ( آنندراج ) . || زیاد شدن خواستگاران زن. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ) . ... [مشاهده متن کامل]
نفاق. [ ن ِ ] ( ع مص ) دوروئی کردن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 101 ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) . منافقة. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) . کفر پوشیدن و ایمان آشکار کردن. ( از منتهی الارب ) . کفر در دل نهفتن و ایمان به زبان آشکار کردن. ( از اقرب الموارد ) ( از تعریفات ) . فهو منافق. ( اقرب الموارد ) . || ( اِ ) ج ِ نفقة. رجوع به نفقة شود. || ( اِمص ) دوروئی. ( غیاث اللغات ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . فعل منافق. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . مکر. ریا. جسبوس. جسبوسی. ( ناظم الاطباء ) . منافقت. رماق. دوزبانی. مقابل وفاق. ( یادداشت مؤلف ) : پس از آن آمدن به درگاه عالی از دل و بی ریا و نفاق. ( تاریخ بیهقی ص 332 ) . منبع. لغت نامه دهخدا
نفاق = ریواس
نفاق ( دورویی ) : نشان دادن عقیده یا احساسی هماهنگ با وضع موجود، در حالی که عقیده و یا احساس واقعی چیز دیگری است . ( le petit Robert 1 ) همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: دویژ deviž که در اوستایی: dveža بوده است.
دورویی یا نفاق یا دوزبانی در اصل به معنای مخالفت ظاهر با باطن است. مُنافِق یا دورو یا دوچهره کسی است که در آشکار دعوی مسلمانی و ایمان کند و در نهان کفر ورزد. کسی که به زبان اظهار ایمان کند و کفر را در قلب خود نهان دارد. نفق در لغت به معنی �راه زیرزمینی� است و منافق را به جهت داشتن راه های مخفیانه به این نام می نامند. ... [مشاهده متن کامل]
در اسلام در اسلام دورویی مسئله ای مقول به تشکیک است که پایین ترین درجات آن همواره با ایمان ضعیف است و می توان آن را دورویی اخلاقی نامید و درجات بالای آن هم کفر و شرک است که می توان آن را دورویی اعتقادی نامید. پیامبر اسلام محمد گفته است: �سه ویژگی از نشانه های منافق است. یکم هنگامی که خبری را می گوید دروغ می گوید. دوم آنگاه که به او اطمینان شود خیانت می کند. سوم هنگامیکه وعده ای می دهد تخلف می کند. � در آیات قرآن و روایات شیعه نشانه هایی برای منافقان ذکر شده که در یک جمع بندی می توان دو نوع دورویی را در نظر گرفت: دورویی اخلاقی که نشانه های آن در احادیث دروغگویی، خلف وعده و خیانت در امانت شمرده شده دورویی سیاسی که نتیجه و رشد یافته دورویی اخلاقی است دورویی اخلاقی خود فرد و برخی اطرافیان را گرفتار انحراف می کند. اما دورویی سیاسی که در آیات قرآن بسیار از آن یاد شده بخش زیادی از جامعه را دچار انحراف می کند. از دیدگاه قرآن نه تنها جایگاه افراد دورویی پیشه ای که از کار خود دست برندارند و توبه نکنند دوزخ است بلکه در بدترین جای آن گرفتار خواهند آمد. دیگر ادیان بر خلاف تاکیدات بسیاری که در اسلام روی مسئله دورویی شده است، در کتب ادیان دیگر یا نامی از منافقان نیست یا اگر هست بسیار کم است.
زمانی که ظاهر وباطن باهم موافق نباشد واین دوگانگی ناشی ازذلت درونی باشد
نشان دادن عقیده یا احساسی متناسب با وضع موجود؛ در حالی که عقیده و یا احساس واقعی فرد چیز دیگری است .