تطابق، تطبیق، حریف، جفت، نظیر، همسر، لنگه، مسابقه، همتا، ازدواج، کبریت، چوب کبریت، حریف کسی بودن، زور ازمایی
نظیر، ساختمان، ساخت
حساب، نشان، نظیر، برچسب، تطبیق کردن، قرین، شمارش، علامت، اتیکت، چوب خط، شمارشگر، جای چوب خط
مثل، نظیر، مثال، نمونه، نسخه، ملاک، سرمشق
نظیر
شباهت، شی قابل قیاس، لغت متشابه، نظیر
مانند، قابل مقایسه، نظیر، قیاس پذیر، برابر کردنی، مانند کردنی
مشابه، شبیه، مانند، متشابه، قابل قیاس، قابل مقایسه، نظیر
شبیه، نظیر، هماورد، هم چشم