dogmatic
نظری
/nazari/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خیالی، خیال اندیش، رویایی، الهامی، نظری، تصور غیر عملی، وابسته به دلایل نظری، رویابین
علمی، نظری
علمی، نظری
پیشنهاد کاربران
" نگری ( نظری ) و کاری " :نظری و عملی.
سلیم
نظری: واژه ای اربی ست برابری اش نگرشی در فارسی ست.
نظری: واژه ای اربی ست برابری اش نگرشی در فارسی ست.
نگریک
دیدمانی
غیرتجربی. . . . . تئوریک . . . . . . .
تئوریک، تئوری، فرضی
پندارشی
در منطق منظور از تصورات نظری، تصورات غیر واضحی است که غیر بدیهی و اکتسابی هستندو حاصل تصورات دیگرند.