رزمجویانه / رزمی رویارویی رزمی / رزمجویانه ی روسیه و یانکی ها شدنی است
لشکری پیشه. [ ل َ ک َ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مرد سپاهی : به روزگار سالف در حدود کالف مردی بود لشکری پیشه. ( سندبادنامه ص 102 ) .
رزمی ( در برخی باره ها ) نمونه: . . . نمی دانم چگونه جلوی این کاسه های داغ تر از آش که سنگ پشتیبانی از کشورمان را به سینه می زنند و افزون بر اوکراین در رومانی، لهستان و برخی از کشورهای هم مرز با روسیه نیروهای رزمی و جنگ ابزارهای تازه آورده اند را بگیرم. ... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در دست کار
سپاهیگری نمونه: پاکاری ( ماموریت ) سپاهیگری ( نظامی ) آمریکا [بخوان: �یانکی� ها!] در افغانستان، نهم شهریور ماه امسال به پایان می رسد.
بانوی نظامی
سپاهی واژه ی بی ریشه و ساخته و پرداخته شده ی �ارتشی� که در بالا از آن یاد شده، برابرِ چندان درستی نیست.
در گویش بهابادی نظامی به معنای زیر شلواری و پیجامه هم به کار می رود.