نصفه

/nesfe/

    half
    one-half
    imperfectly
    half - done

فارسی به انگلیسی

نصفه کاره
half-finished, half-done, half-way

نصفه کاری
dividing of profits in equal shares

مترادف ها

half (اسم)
طرف، شریک، نیم، نصف، نیمه، نیمی، نصفه، شقه

moiety (اسم)
بخش، نیم، نصف، نیمه، نصفه، عیال، قسمت مساوی

پیشنهاد کاربران