نشر /نَشر/ [عربی] بَرابَرنَهاده فارسی: پرا نگاشتن /پَرا نِگاشتن/ [ریشه ( :مصدر ) : پراکندن نگاشتن = پرا نگاشتن]، پرا نگاشت /پَرا نِگاشت/، چاپ کردن، چاپ
انتشار [عربی] بَرابَرنَهاده فارسی: پرا نگاشتن /پَرا نِگاشتن/ [ریشه ( :مصدر ) : پراکندن نگاشتن = پرا نگاشتن]، پرا نگاشت /پَرا نِگاشت/، چاپ کردن، چاپ
... [مشاهده متن کامل]
ناشر [عربی] بَرابَرنَهاده فارسی: پرا نگارنده /پَرا نِگارَنده/ [ریشه ( :مصدر ) : پراکندن نگاشتن = پرا نگاشتن]، چاپ کننده، چاپ کن، چاپ خانه
انتشارات [عربی] بَرابَرنَهاده فارسی: پرا نگارنده /پَرا نِگارَنده/ [ریشه ( :مصدر ) : پراکندن نگاشتن = پرا نگاشتن]، چاپ کننده، چاپ کن، چاپ خانه
نشریه [عربی] بَرابَرنَهاده فارسی: پرا نگاشته /پَرا نِگاشته/ [ریشه ( :مصدر ) : پراکندن نگاشتن = پرا نگاشتن]، چاپ شونده، چاپ شده، چاپی
{نشر کردن چیزی} را می توان {به بیرون دادن} گرفت. از همین روی، گمان می کنم پیشوندی برابرِ {به بیرون} را باید در کنارِ {داد/دِهِش} آورد تا واژه ای درخور ساخته شود.
پیشوند هایِ {بَر/بِدر} چنین کاربردی را دارند. پس چهار واژه یِ {برداد/بردِهِش/بدرداد/بِدَردِهِش} ساخته می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
در باره یِ درخور بودن یا نبودن این واژگان، خواهش مندم در پاسخ به این پیام، پیامی بنویسید. تنها خواهش می کنم زیبایی و بلندی واژگان را بگذارید برای پس از این که ببینیم چه واژه ای بهتر از همه می تواند میان مردم رواگ یابد و آشفتگی زبانی کمتری خواهیم داشت. به هر روی گمان کنم بیشتر شما با {برداد/بردِهِش} بیشتر همسو هستید.
بِدرود!
گستر. پخش. افشان:نشر.
نشر فارسی است.
یکی از بزرگان می گفت که بیش از هفتاد درصد زبان عربی ریشه ایرانی دارد ، در اوستایی مثلن واژه" نیسر " بکار برده می شد که نشان می دهد واژه نشر نیز ریشه ایرانی دارد ، فراموش نکنیم ، زبان عربی را ایرانیان در زمان خلفا ساختند
نَشر
این واژه اَربیده و پارسی است :
نَشر : نَ - شر
نَ یا نِ = پیش وند به سوی پایین و پیرامون
شر = سورَت و شکلی دیگر از : شار ( آب شار ) به مینش ِ
پراکندن ، پخشیدن ، پخشاندن ، ریزاندن ، ریختن
... [مشاهده متن کامل]
میتوان بر اَساک ( اساس ) آوا و دستور زبان پارسی آن را دوباره پارسیده کرد :
نَشریدن ، نَشراندن
نَشریه = پس وند - ایه پارسی است
انتشار = نشراندن
منتشر = نشریدن ، نشریده شده
ناشر = نشرنده
منشور = نشریده
تنشیر = نشرانش
تَنَشُر = نشرش
انتشارات = نشراک ، نشرشگاه
نشرات : نشانهء جَماز ( جمع ) - آت پارسی است.
نشراد : پس وند - آد نَمار ( اشاره ) به گروهی ( هیئتی )
دارد که می نَشرَند ( کار نشر می کنند )
واژه های برساختهء دیگر :
نشره ، نشرا ، نشرو ، نشران ، نشرَن ، نشرند ، نشرنده ، نشرندگی ، نشرال ، نشرِمان ، نشرگر ، نشرکده ، نشرشمند
نشروَر
نشریدار ، نشرید گر . . .
تفاوت حشر و نشر و بعث :
هر سه ناظر به احوال قیامت است و به موضوع جمع شدن، گسترده شدن و بر انگیخته شدن در آن روز می پردازند.
۱ - حشر به معنای جمع کردن است مانند:
( وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ) ، ( تکویر: ۵ ) ، آنگاه که وحوش جمع گردند.
... [مشاهده متن کامل]
در آیه دیگرى آمده: ( ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ یُحْشَرُون ) ، ( انعام: ۳۸ ) ، سپس بسوى پروردگار خویش محشور و جمع می شوند.
۲ - نشر در اصل بمعنی گستردن و گسترده شدن است ( وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ) آنگاه که نامه ها گسترده و باز شوند. ( تکویر: ۱۰ )
( وَ النَّاشِراتِ نَشْراً ) قسم ببادهاى گسترنده که ابر را بطرز مخصوصی می گستراند ( مرسلات:۳ ) ،
( نشر ) بمعنی زنده کردن نیز آمده است ( نشر اللّه الموتی و انشرهم ) بنظر می آید از آن جهت است که زنده شدن یک نوع گسترده شدن است. ذرّات بدن در اثر حرکت و جنبش رشد کرده و گسترده شده بدن را تشکیل می دهند.
۳ - بَعث به معنای بر انگیختن. معناى مشهور آن در استعمال قرآن مجید، بعثت انبیاء و بعثت روز معاد است مثل ( هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ ) ، ( جمعه: ۲ ) و ( وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُور ) . ( حج: ۷ )
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
وَپ ( اوستایی )
نیسْر ( اوستایی: نیسری )
ویانْس vyãns ( اوستایی: ویانْسچَ )