نشخوار

/noSxAr/

    chewing the cud
    rumination
    ruminnation

فارسی به انگلیسی

نشخوار کردن
ruminate, to chew the cud

نشخوار کننده
ruminant, cud - chewer

مترادف ها

champ (اسم)
میدان جنگ، قهرمان، نشخوار، عمل جویدن، بیابان، مخفف قهرمان

rumination (اسم)
نشخوار، اندیشناکی

quid (اسم)
نشخوار

cud (اسم)
نشخوار، تنباکوی جویدنی

chew (اسم)
نشخوار

پیشنهاد کاربران

گَوِشت
نشخوار ذهنی:فکر کردن بیش از اندازه در مورد چیزی
عملی که گوسفند و گاو وشترها انجام می دهند در طی این عمل حیوان، غذا را بطور ابتدایی جویده سپس از طرق مری به معده ی چهار قسمتی خود بطور غیرارادی میبرد تادر مکان امن یا درمواقع استراحت انرا به دهان بازگردانده تا ان را بطور کامل بجود
نوشیدن و خوردن