transplant
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
بند به اشتباه لغت نامه دهخدا قرار دادم در لغت نامه دهخدا این طور نوشت شده است
نشا. [ ن َ ] ( ع اِ ) بوی خوش یا رایحه و بو، مطلقاً. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . بوی خوش. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به نشاء شود. || مأخوذ از نشاسته فارسی و به معنی آن. ( ناظم الاطباء ) . نشاسته ، فارسی معرب است که شطری از آن حذف شده ، چنانکه منازل را منا گویند. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد از صحاح ) . نَشاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به نشاء شود.
... [مشاهده متن کامل]
نشا. [ ن ِ ] ( اِ ) شامل. ( برهان قاطع ) ( از برهان جامع ) . محتوی. ( حاشیه برهان از برهان جامع ) . || بته پاره ای نباتات که از جائی به جای دیگر نقل کرده غرس کنند. بته ها که برای نشا کردن از زمین برکنده باشند. ( یادداشت مؤلف ) . || نشاسته که از آن پالوده پزند. ( برهان قاطع ) . نشاسته. نشاستج. ( زمخشری ) . در عربی نشاسته را گویند. کلمه نشا نام عمومی و معمولی نشاسته در مصر است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) . || عمل نشا کردن. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به نشا کردن شود.
در فرهنگ فارسی عمید گفت عربی است
لغت نامه دهخدا درست تر گفت شده است
قبول دارم اشتباه کردم واقعا توهین کردن کار خوبی نیست کسی که به من توهین کرد رو به خدا واگذار می کنم در شخصیت من نیست به کسی توهین کنم اگر هم اشتباه کرده باشم قبول دارم توهین کردم کار یک آدم غیر منطقی است که فقط و فقط جای تاسف داره
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نشا. [ ن َ ] ( ع اِ ) بوی خوش یا رایحه و بو، مطلقاً. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . بوی خوش. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به نشاء شود. || مأخوذ از نشاسته فارسی و به معنی آن. ( ناظم الاطباء ) . نشاسته ، فارسی معرب است که شطری از آن حذف شده ، چنانکه منازل را منا گویند. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد از صحاح ) . نَشاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به نشاء شود.
... [مشاهده متن کامل]
نشا. [ ن ِ ] ( اِ ) شامل. ( برهان قاطع ) ( از برهان جامع ) . محتوی. ( حاشیه برهان از برهان جامع ) . || بته پاره ای نباتات که از جائی به جای دیگر نقل کرده غرس کنند. بته ها که برای نشا کردن از زمین برکنده باشند. ( یادداشت مؤلف ) . || نشاسته که از آن پالوده پزند. ( برهان قاطع ) . نشاسته. نشاستج. ( زمخشری ) . در عربی نشاسته را گویند. کلمه نشا نام عمومی و معمولی نشاسته در مصر است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) . || عمل نشا کردن. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به نشا کردن شود.
در فرهنگ فارسی عمید گفت عربی است
لغت نامه دهخدا درست تر گفت شده است
قبول دارم اشتباه کردم واقعا توهین کردن کار خوبی نیست کسی که به من توهین کرد رو به خدا واگذار می کنم در شخصیت من نیست به کسی توهین کنم اگر هم اشتباه کرده باشم قبول دارم توهین کردم کار یک آدم غیر منطقی است که فقط و فقط جای تاسف داره
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه نشا از نشاسته میاد و عربی نیست یه سر به دهخدا بزن میدونی چی میگم الکی نخونده از خودتون چیزی نتراشین بیخود همه واژه ها فارسی رو عربی یا ترکی میدونین یه مشت آدم بی سواد و نا آگاه بی خوانش چیزی میان مینویسن
واژه نشا
معادل ابجد 351
تعداد حروف 3
تلفظ našā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: نشاء]
مختصات ( نَ ) [ ع . نشاء ] ( اِ. )
آواشناسی neSA
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 351
تعداد حروف 3
تلفظ našā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: نشاء]
مختصات ( نَ ) [ ع . نشاء ] ( اِ. )
آواشناسی neSA
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا