نسق

/nasaq/

    mode
    manner
    style
    order
    arrangement
    torture by mutilation

پیشنهاد کاربران

نَسَق: سهم کشاورز اززمین های زراعتی ده. مقدار زمین های تحت تصرف وکشت کشاورز براساس قانون اصلاحات ارضی.
نمونه: پس حق نسق من چی می شود. ( کلیدر ج۶ص۱۸۶۸ ) //نبودن تأمین کار برای دهقانان صاحب نسق ( کلیدر ج۶ص۱۸۷۸ ) //من دهقان این محصولی هستم که کشته ام وحق نسق دارم. ( کلیدر ج۶ص۱۸۵۹ )
...
[مشاهده متن کامل]

محمدجعفر نقوی

نسق به اسنادی که دراصلا حات اراضی به کشاورران داده شده است
شناسنامه دار کردن . ثبت کرد
تلفظ: نَسَق
جمع آن هم می شود تَنْسْیْق
به احتمال بستار زیاد و یا حتی به قطع واژه نسق از واژه پهلوی نَسَک گرفته شده چون در دینکرت یادآوری شده که در زمان شاپور یکم اوستا به چندین نَسَک تقسیم شد. به عبارت دیگر در چند کتاب تنظیم شد. در اینجا نَسَک پهلوی به معنی به نظم و ترتیب در آوردن است. رجوع شود به کتاب مذهب های ایران باستان نوشته دوشن گیمن ص۴۴ پاراگراف پنجم
...
[مشاهده متن کامل]

Jacques Duchesne - Guillemin La religion de l'Iran ancien. Edition Presse Universitaire de France 1962 P. 44 paragraphe 5

- قاعده و روش
شیوه و نسق
چی کس را نسق گفته میتانم از شوخی
روش. آیین. هنجار