influenza
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خلم، زکام، نزله، اب بینی، فین
زکام، نزله
زکام، نزله، سرماخوردگی، گریپ
زکام، نزله، سرماخوردگی معمولی
نزله، سرما خوردگی، اب بینی، درد رماتیسم، باد مفاصل، ریزش آب چشم یا دهان
پیشنهاد کاربران
نزله در طب سنتی یعنی؛ خلط پشت حلق.
آریایی
نزله، گونه ای سرماخوردگی همراه با آبریزش بینی است
و با nose ( بینی ) ، nasal, nasality ( خیشومی، وابسته به بینی )
و. . . پیوند دارد.
نکند خدای نکرده، واژه های نازل، نزول، منزل و. . به چم فرود آمدن
... [مشاهده متن کامل]
ریشه عربی نداشته باشند!
از سوی دیگر ، ایرانیان در گذشته به عطسه ، شنوسه یا شنوسک
می گفتند که برابر sneeze ( عطسه ) و آن نیز با nose ( اندام درگیر عطسه ) در پیوند است.
نزله، گونه ای سرماخوردگی همراه با آبریزش بینی است
و با nose ( بینی ) ، nasal, nasality ( خیشومی، وابسته به بینی )
و. . . پیوند دارد.
نکند خدای نکرده، واژه های نازل، نزول، منزل و. . به چم فرود آمدن
... [مشاهده متن کامل]
ریشه عربی نداشته باشند!
از سوی دیگر ، ایرانیان در گذشته به عطسه ، شنوسه یا شنوسک
می گفتند که برابر sneeze ( عطسه ) و آن نیز با nose ( اندام درگیر عطسه ) در پیوند است.
به قسمت بالای سر نیز نزله سر می گویند