infrequency, infrequence
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تحفه، کمی، کمیابی، ندرت، نایابی، چیز کمیاب، نادره
پیشنهاد کاربران
به ندرت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
بادیستن bādistan ( پارتی ) .
بادیستن bādistan ( پارتی ) .
سلیم
ندرت: سختی مانند این لغت به ندرت در کتابها پیدا می شود یعنی این واژه به سختی در نوشتارها پیدا می شود.
ندرت: سختی مانند این لغت به ندرت در کتابها پیدا می شود یعنی این واژه به سختی در نوشتارها پیدا می شود.
به ندرت برای همشون صابت میشع
یعنی کم کم برای همشون . . .
معنی کم میده
یعنی کم کم برای همشون . . .
معنی کم میده
کمیابی . . . . . .
ندرت یعنی قربونت فدات و. . . . . . .
ندرت یعنی بلاهات بخوره تو سرم
هرچی شما میگین اشتباهع اینی که
من میگم درست
😊😍
هرچی شما میگین اشتباهع اینی که
من میگم درست
😊😍
جانم ندرت
ندرت یعنی کمیابی
کمی - به تنهایی - کمیابی