ندانسته

/nadAneste/

    inadvertent
    unconscious
    unknowingly
    unwittingly
    unintentionally

فارسی به انگلیسی

ندانسته جویی کردن
extrapolate

ندانسته یابی
extrapolation

ندانسته یابی کردن
extrapolate

مترادف ها

uncharted (صفت)
نامعلوم، ندانسته، اکتشاف نشده، در نقشه یا جدول وارد نشده

unknowable (صفت)
جاهل، بی اطلاع، ندانسته، ماورا تجربیات انسانی، ندانستی، غیر قابل ادراک و فهم

unknowing (صفت)
جاهل، نا اگاه، بی اطلاع، ندانسته، ماورا تجربیات انسانی، ندانستی، غیر قابل ادراک و فهم

پیشنهاد کاربران

بدون اطلاع
نفهمیده
سهوی . . . . سهو . . . غیرعمد . . . . . .