نخوت

/nexvat/

    arrogance
    conceit
    haughtiness
    hauteur
    pride
    superciliousness
    vanity

مترادف ها

arrogance (اسم)
سربالایی، تکبر، غرور، نخوت، گستاخی، شدت عمل، گردنفرازی، خود رایی، خود سری، خیره سری، عظمت، خود بینی

پیشنهاد کاربران

غرور و خودبینی منفی تکبر
مخالفش تواصع فروتن
بزرگ خویشتنی . [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن . خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی . . . و بزرگ خویشتنی . . . پدید آید. ( کیمیای سعادت ) .
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی میکند
شهریار
بارخنه درافکار هم پیمانی اش
به نخوت�چون بوفالو�که شاخ ضربه گیردارد. .
همچون کرکودیل دربلعیدن: فراخیِ فکّین�
باعدم مِدیوم اندازهِ گیری
سایت شعرنو
سایت شعرناب
خود پسندی
غرور و خود بزرگ بینی
ابهت