نجابت

/nejAbat/

    chastity
    gentleness
    grace
    grandeur
    honor
    virtue
    virtuousness
    noble character
    gentlenness

فارسی به انگلیسی

نجابت خانوادگی
gentility

مترادف ها

honor (اسم)
غیرت، افتخار، خوشنامی، برو، اب رو، نجابت، احترام، عزت، شرافت، فخر، شرف، ناموس، حضرت، جناب، تشریفات امتیازویژه

decency (اسم)
شایستگی، محجوبیت، نجابت، انطباق با مورد، پاک بینی

chastity (اسم)
عفت، نجابت، پاکدامنی، عفت وعصمت، سادگی

nobility (اسم)
نجابت، علو، اصالت خانوادگی، طبقه نجبا

gentility (اسم)
بزرگی، نجابت، اصالت، شرافت، آقا منشی

gentilesse (اسم)
نجابت، نزاکت، ادب

gentrice (اسم)
نجابت، تربیت، اصالت

پیشنهاد کاربران

نجابت: پرهیز خودخواسته از لذت های ناروای جسمی و روانی ( معنی امروزی ) .
( https://www. cnrtl. fr/definition/chastet� )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
1 - پاکدامنی ( دری )
2 - بزرگواری، پاکنژادی، پاکنهادی، پاکزادی، پاکذاتی، پاک منشی، والاگهری، نیکنهادی ( دری )
...
[مشاهده متن کامل]

پَژماکی ( سغدی: pacmākih )

من ویژگی های شخصیتی، که در بسیاری از موارد باعث آسایش و آرامش برای خانم ها می شود، را نجابت می نامم. برای من جذاب بودن یعنی، استفاده از جادوی نجابت تا آنجا که ممکن است و متقاعد کردن طرف مقابل برای به اتمام رساندن و جدی بودن آن فرد می باشد، که به آقایان آموزش می دهد، تا که سرعتشان را در آن لحظه کم کرده و قانون را رها کنند. هر زنی جادوی شرم و حیا را در درون خود دارد. وقتی مردی دوباره شروع به صحبت در مورد قوانین و اخلاق را می کند، یک زن می تواند، با یک حرکت ظریف - یک تکان سر و لبخند، کمی جادو در چشمانش - عادی بودن را به زندگی روزمره خود و عزیزانش بازگرداند.
...
[مشاهده متن کامل]

تکتم کمانی

یعنی نجیب زاده پاکدامن . یعنی بی عیب
شکیبایی

پاکے