نثار کردن


    offer
    sacrifice
    shower

پیشنهاد کاربران

نِشاریدن
رساندن ، اهدا کردن ، منتقل کردن
strew sth round
نثار : نثار ۱. [مجاز] فدا کردن. ۲. ( اسم ) گل یا گوهر که به عنوان احترام و افتخار بر سر کسی بیفشانند.
نثار مترادف1 - افشان، افشاندن، پاشیدن 2 - اهدا، تقدیم، هدیه 3 - برخی، فدا، قربان 4 - زرافشان، شاباش . اسم نثار از نامهای مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است.
فدا کردن - قربانی کردن