قیاس، وضع، استنتاج، استنباط، کسر، نتیجه گیری، پی بردن از کل به جزء یا از علت به معلول
پیشنهاد کاربران
سربست:نتیجه گیری.
پیشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که برابر "نتیجه گیری" می باشد ( شما در نتیجه گیری با چند تا چیز پایه، نتیجه می گیرید، در واقع بر آنها، نتیجه می گیرید که می شود "برگفتن" ) ... [مشاهده متن کامل]
می توانیم "َ ن" پایانی اش را برداریم که بشود "برگفت" که برابر همان "برگفتن" است ( این یک ویژگی در پارسی است. برای نمونه دو واژه "فرگشتن" و "فرگشت" برابر هستند ) واژه "برگفته" هم دیگر آشکار است که برابر "نتیجه است" پس به جای "نیتجه گیری، نتیجه گرفتن" بگوییم "برگفت" یا "برگفتن" و به جای واژه "نتیجه" بگوییم "برگفته" بدرود!
هوده گیری
برآورد نمونه: . . . �واشنگتن� ارزیابی خود از نیروی رزمی روسیه را به شَوَند برآورد ( نتیجه گیری ) هایِ از سر ندانمکاری داده ها ( اشتباه اطلاعاتی ) نادرست ارزیابی ( محاسبه ) کرده است. برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر: https://www. behzadbozorgmehr. com/2023/08/blog - post_18. html