رسالت، پیش گویی، غیب گویی، نبوت، ابلاغ
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
تازه ترین پیام ، مژده و خبر شاد از عالم غیب برای همگان :
خداوند متعال ، ایزد دانا و توانا ، آگاه به ظاهر و باطن همه کس و همه چیز ، اول و وسط و آخر ، خالق آسمان و زمین و هر آنچه در بین آنهاست ، آفریننده جهان های موازی و مساوی و بیشمار از وجود بیکران خویش، در طول تاریخ بشریت هیچ انسانی را تحت عناوین منتخب ، برگزیده ، وصی و ولی ، نبی ، رسول ، فرستاده یا پیامبر برای رساندن کلام خود به گوش انسان و هدایت بشر، انتخاب و اعزام و ارسال ننموده است و در گوش سر هیچ انسانی تحت عناوین بالا یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات زمزمه و نجوا ننموده است ؛ چه بطور مستقیم و بدون واسطه یا شخصا و چه بطور غیر مستقیم و با واسطه یعنی از طریق دو موجود خیالی و اوهامی تحت نام های روح القدس و جبرئیل. همچنین یوغ های سنگین و سبک شرایع دینی - مذهبی به امر و از طرف خداوند متعال بر گردن و دوش و گرده انسان نهاده نشده اند بلکه توسط بنیانگذاران ادیان و مخترعین آنها و آنهم به تبعیت و پیروی از آتش داغ و سوزان و جنون آمیز شهوت غریزه نام آوری و شهرت طلبی قومی و قبیله ای در رقابت های سرسختانه با نام و شهرت فرمانروایان عصر خویش و پیشینیان و آنهم با قصد و هدف و نیت زنده نگاه داشتن نام های خویش در زبان و ذهن انسان و بقاء آنها در حافظه و خاطره تاریخ و آنهم در جهت رساندن نام ها خویش به سطح شهرت جهانی توسط پیروان و طرفداران و حتا توسط رقیبان خویش. خداوند متعال مثل یک پیر مرد و یا یک پیره زن سالخورده و ناتوان نیست که در حین راه رفتن به عصا نیاز داشته باشد. همچنین خداوند یک موجود محدود نیست که در یک جای محدود مستقر باشد و از آنجا از طریق عده ای قلیل کلام خودرا به گوش انسان های دیگر برساند. خداوند بینهایت و بیکران است و در همه جا حضور و ظهور مطلق عینی و واقعی و غیبی دارد و هیچ چیزی در بیرون و خارج از وجود او و غیر از او در پهنه بینهایت و بیکرانی وجود ندارد. چگونه چنین موجودی که قادر و عالِم و حکیم و رحیم و کریم و عاشق و معشوق و صابر مطلق و نامتناهی است، برای هدایت بشر میتواند به چند جوان کاکل زرین و کاکل مشکی تحت عنوان نبی و رسول و پسر نیازمند بوده باشد ؟ آیا پدیده نیازمندی آیت و نشانه بارز و آشکار محدودیت توانایی و قدرت نمی باشد ؟ واژه پیامبر به این معناست که حامل پیام ، پیام را از یک منبع دریافت نماید و آنرا به مکان و محله دیگر منقل نموده و آنرا در مقصد در اختیار دریافت کننده قرار دهد. پیامبران ناخودآگاه منبع دریافت پیام و منبع گیرنده را از هم جدا نموده اند و خودرا حامل و واسطه بین این دو منبع پنداشته اند. این جدا سازی در مورد منابع و فواصل محدود صحیح می باشد، اما در مورد یک منبع بیکران و بدون نهایت و بدایت نه تنها صحیح نبوده و حقیقت ندارد بلکه در طول تاریخ تاکنون بسیار گمراه کننده بوده و هست. خداوند متعال در لحظه حال از طریق زبان و لسان کلیه موجودات زنده بطور دائم در حال گفتگو با خویشتن می باشد و هرگز و هیچگاه و هیچ جا نیازی به پیام رسانی از طریق عده ای آدمیزاده تحت عناوین نبی و رسول نداشته ، ندارد و نخواهد داشت . لذا بی دینی به معنای باور نداشتن به خداوند نبوده و نیست ، همانطور که دینداری حتما و یقینا هم معنا و مترادف به خدا باوری حقیقی نمی باشد. این حقیر بر این باورم که دشمنان اصلی و ناخود آگاه خداوند و حقیقت و حقانیت، بنیانگذاران ادیان و آیین ها و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شریعت های دینی - مذهبی می باشند و نه بقیه انسان ها. در این رابطه نظریه و باور اندیشمند بزرگ خردگرا و تجربه گرای ایران به نام زکریای رازی ( به زبان اروپایی : rhazes : رها زیس به معنا رستگار ) در نفی نبوت و رسالت مورد تایید فهم و عقل و دل ناچیز این حقیر می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
خداوند متعال ، ایزد دانا و توانا ، آگاه به ظاهر و باطن همه کس و همه چیز ، اول و وسط و آخر ، خالق آسمان و زمین و هر آنچه در بین آنهاست ، آفریننده جهان های موازی و مساوی و بیشمار از وجود بیکران خویش، در طول تاریخ بشریت هیچ انسانی را تحت عناوین منتخب ، برگزیده ، وصی و ولی ، نبی ، رسول ، فرستاده یا پیامبر برای رساندن کلام خود به گوش انسان و هدایت بشر، انتخاب و اعزام و ارسال ننموده است و در گوش سر هیچ انسانی تحت عناوین بالا یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات زمزمه و نجوا ننموده است ؛ چه بطور مستقیم و بدون واسطه یا شخصا و چه بطور غیر مستقیم و با واسطه یعنی از طریق دو موجود خیالی و اوهامی تحت نام های روح القدس و جبرئیل. همچنین یوغ های سنگین و سبک شرایع دینی - مذهبی به امر و از طرف خداوند متعال بر گردن و دوش و گرده انسان نهاده نشده اند بلکه توسط بنیانگذاران ادیان و مخترعین آنها و آنهم به تبعیت و پیروی از آتش داغ و سوزان و جنون آمیز شهوت غریزه نام آوری و شهرت طلبی قومی و قبیله ای در رقابت های سرسختانه با نام و شهرت فرمانروایان عصر خویش و پیشینیان و آنهم با قصد و هدف و نیت زنده نگاه داشتن نام های خویش در زبان و ذهن انسان و بقاء آنها در حافظه و خاطره تاریخ و آنهم در جهت رساندن نام ها خویش به سطح شهرت جهانی توسط پیروان و طرفداران و حتا توسط رقیبان خویش. خداوند متعال مثل یک پیر مرد و یا یک پیره زن سالخورده و ناتوان نیست که در حین راه رفتن به عصا نیاز داشته باشد. همچنین خداوند یک موجود محدود نیست که در یک جای محدود مستقر باشد و از آنجا از طریق عده ای قلیل کلام خودرا به گوش انسان های دیگر برساند. خداوند بینهایت و بیکران است و در همه جا حضور و ظهور مطلق عینی و واقعی و غیبی دارد و هیچ چیزی در بیرون و خارج از وجود او و غیر از او در پهنه بینهایت و بیکرانی وجود ندارد. چگونه چنین موجودی که قادر و عالِم و حکیم و رحیم و کریم و عاشق و معشوق و صابر مطلق و نامتناهی است، برای هدایت بشر میتواند به چند جوان کاکل زرین و کاکل مشکی تحت عنوان نبی و رسول و پسر نیازمند بوده باشد ؟ آیا پدیده نیازمندی آیت و نشانه بارز و آشکار محدودیت توانایی و قدرت نمی باشد ؟ واژه پیامبر به این معناست که حامل پیام ، پیام را از یک منبع دریافت نماید و آنرا به مکان و محله دیگر منقل نموده و آنرا در مقصد در اختیار دریافت کننده قرار دهد. پیامبران ناخودآگاه منبع دریافت پیام و منبع گیرنده را از هم جدا نموده اند و خودرا حامل و واسطه بین این دو منبع پنداشته اند. این جدا سازی در مورد منابع و فواصل محدود صحیح می باشد، اما در مورد یک منبع بیکران و بدون نهایت و بدایت نه تنها صحیح نبوده و حقیقت ندارد بلکه در طول تاریخ تاکنون بسیار گمراه کننده بوده و هست. خداوند متعال در لحظه حال از طریق زبان و لسان کلیه موجودات زنده بطور دائم در حال گفتگو با خویشتن می باشد و هرگز و هیچگاه و هیچ جا نیازی به پیام رسانی از طریق عده ای آدمیزاده تحت عناوین نبی و رسول نداشته ، ندارد و نخواهد داشت . لذا بی دینی به معنای باور نداشتن به خداوند نبوده و نیست ، همانطور که دینداری حتما و یقینا هم معنا و مترادف به خدا باوری حقیقی نمی باشد. این حقیر بر این باورم که دشمنان اصلی و ناخود آگاه خداوند و حقیقت و حقانیت، بنیانگذاران ادیان و آیین ها و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شریعت های دینی - مذهبی می باشند و نه بقیه انسان ها. در این رابطه نظریه و باور اندیشمند بزرگ خردگرا و تجربه گرای ایران به نام زکریای رازی ( به زبان اروپایی : rhazes : رها زیس به معنا رستگار ) در نفی نبوت و رسالت مورد تایید فهم و عقل و دل ناچیز این حقیر می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
مبعوث بودن کسی از سوی خداوند
رسالت. پیغمبر ی. پیامبر