ناوه کردن=لوله کردن . هرچیز میان تهی . . چنانکه در دن آرام اثر شولوخف آمده است: کاغذی را ناوه کرد و چند پر توتون ریخت توش و . . .
کاسه
تابگ و تابک و تبوک و تبگ اوند لبه دار پهن را گویند و اگر لبه ان بالاتر باشد تشت است و تشتی که دهانه اش پهنتر باشد لگن گویند اگر لبه ها بسیار بلند باشد انرا ناوه گویبند وناوه ای را ته پهنتر از دهانه باشد دیگ گویند
سطل را ناوه گویند پیشتر ناوه را از تنه درخت تهی کرده می ساختند
ناوه هر چیز میان تهی است بویژه اگر دراز باشد برای همین لوله را می توان ناوه گفت و کشتی بزرگ را ناوو ناوه گفت و جوی نیز ناو و ناوه گفته اند
ناوه کپه آوند تاوه
موج های کوچک دریا