نامی

/nAmi/

    famous
    illustrious
    nominal

مترادف ها

illustrious (صفت)
درخشان، ممتاز، برجسته، مجلل، نامی

famous (صفت)
ستوده، مشخص، عالی، برجسته، مشهور، سربلند، معروف، نامی، نبیه، بلند اوازه، اعظم

پیشنهاد کاربران

نامی در پارسی اصیل به معنی روینده بوده و معادل انگلیسی آن plant است.
از جمادی مردم و نامی شدم / وز نما مردم ز حیوان سر زدم
نامی: محبوب و گرامی
صاحب صیت ؛ نامی. شهیر.
بلندآوازه
نام آور . مشهور
واسم داداش گلم هست
اسم نیکی نامی به هم میان