پیشنهاد من برای برابر پارس: نامه کردار
اولی به زبان انگلیسی و دومی به آلمانی برای علاقه مندان به نامه اعمال .
پدیده قیامت و برپایی دادگاه عدل و انصاف یا دادگاه دنیا در آخر زمان توسط آفریدگار جهان و سنجش مقدار ثواب ها و گناهان افراد انسانی با ترازوی عدالت ریشه در آئین زرتشت و بینش و باور بابلیان و مصریان دارد. اما حکیمان و ادیبان اقوام یهود و عرب موضوع را منسجم تر و روشن تر و آنرا از زبان خود خداوند بیان داشته و نوشته اند. در آئین زرتشت در پایان کار زار و مبارزه طولانی مدت اهورا سروان یا سرچشمه و یا مبداء و منشاء پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک بر حریف دوقلوی خویش یعنی اهریمن به عنوان منشاء و مبداء پندار ها و گفتار ها و رفتار های بد غلبه خواهد نمود و او را بهمراه کلیه پیروانش به جهنم خواهد انداخت و پیروان خودرا به بهشت هدایت خواهد نمود. مبارزه بین تاریکی و ظلمت از یک طرف و نور و روشنایی از طرف دیگر که توسط مانی ( پیامبر نقاش ) بیان و نوشته شده است ، ریشه در همان مبارزه بین اهو و اهریمن دارد. را نشانه مفعول بی واسطه است.
... [مشاهده متن کامل]
دانیل نبی - حقیقت نوشته شده در کتاب اُمت ها :
Ketav ameta با تلفظ کتاب آمِتا. واژه کِتاو به زبان مادها و کردی امروز معادل و مترادف و هم معنا با کتاب به زبان فارسی می باشد . نام دانیل از دو کلمه فارسی ساخته شده است؛ یکی دان به معنای دانش ( ریشه در مصدر دانستن ) و دیگری یَل به معنای پهلوان. لذا این نام عبری - فارسی به معنای " پهلوان دانش " بوده است. حکیمان بابل قبل از ورود اسرای قوم یهود به سرزمین بابل روی یک تابلو سنگی تحت عنوان :
Schiksalstafel با تلفظ شیکز سال به زبان آلمانی به معنای لوح یا تابلو سرنوشت، اشاره به یک کتاب نموده اند که هفت مُهر و موم بر روی آن نهاده شده است و هربار یکی از مُهر ها شکسته می شود و یکی از فصول هفتگانه آن، قرائت یا خوانده میشود. بعدا یوهانِس نویسنده ایوانگی چهارم ( انجیل چهارم ) از دیدگاه خود آن هفت قفل را باز کرده و محتوای هفت فصل را به زبان تمثیل بیان و نوشته است. این احتمال قریب به یقین می باشد که روی آن لوح سنگی اشاره به سامان ها یا نظم های هفتگانه کیهانی و یا عوالم هفتگانه بهمراه آسمان ها و زمین های هفتگانه شده بوده باشد. نه دانیل و نه یوهانس و نه کس دیگری تاکنون نتوانسته اند که به معنا و مفهوم الفاظ درج شده روی آن لوح سنگی پی ببرند. من خودم بهنگام اندیشیدن و تفکر و تخیل در پیرامون حکمت و کار و امر و کلام خداوند متعال و مبداء و منشاء انسان و جهان از این بینش و باور فردی حرکت را آغاز می کنم : خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. و همچنین خداوند متعال از آنجاییکه رحمان و رحیم یا بخشنده و مهربان و عفو گر مطلق است، در هیچ زمان و بیزمانی و در هیچ مکان و بیمکانی هیچگاه هیچ فرد انسانی را بابت پندارها و گفتار ها و رفتار های بد دنیوی و هیچ بابت دیگری هرگز مورد استنطاق و مؤاخذه و بازخواست و بازجوئی و بازپرسی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و هیچ انسانی را به عذاب و جزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و مبتلا نخواهد نمود. لذا از دیدگاه من کلیه معارف آئینی و وحیانی و حدیثی و روائی دینی و مذهبی چیز دیگری نیستند غیر از شاخ و برگ های انبوه و بی ارزش انباشته شده روی دو شاه میوه درخت معرفت ( یا باور ) آئینی و دینی ؛ یکی وعده پاداش های فراوان بهشتی برای خود و اهل بیت و پیروان خود و دیگری وعده عذاب های شدید جهنمی برای دیگران . اگر میوه دوم یعنی وعده کیفر ها و عذاب و جزا های شدید و خلد یا دائمی را از آئین ها و ادیان و مذاهب بگیریم ، آنگاه کلیه آنها غروب و افول خواهند نمود و آب جوی بار های آنها یکباره تبخیر و بستر های آنها خشک خواهند گردید. در پایان کلام کودکانه امروز خویش یک سوال طرح می نمایم و بطور اختصار و فشرده پاسخی کوتاه خدمت خوانندگان گرامی ارائه می دهم.
سوال : ما چگونه به بهشت راه خواهیم یافت و یا چه کارهایی باید انجام دهیم که بابت آن خداوند متعال در پایان این راه و سفر مارا به بهشت هدایت نماید ؟
پاسخ : ما یعنی کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی هم اکنون در بهشت بسر می بریم، اما نه در بهشت برین یعنی نه در برترین سطح کمال خوبی و زیبایی آن بلکه فقط در یکی از حالات و کیفیات و کمیات آن و یا فقط در یکی از مراتب و درجات مختلف و فراوان تکاملی آن بین دو حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال در طول سفر بسیار طولانی محتوای کیهان بین مبداء و معاد. رجعت یا بازگشت ما به همان سامان یا نظام احسن و اشرف مبدئی و ازلی و ابدی بهمراه خداوند متعال ( او به عنوان یکی از کل های متناهی کیهانی و ما به عنوان اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر وی ) و برخورداری مجدد از زندگی بهشتی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی، بطور مطلق اجباری ست و ما انسان ها با کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی خویش هیج گونه دخل و تصرفی در این امر و کار و حرکت الاهی ( الهی ) نمی توانیم بنمائیم.
پندار ها و گفتار ها و کردار های نیک و بد دنیوی انسان هیج گونه تاثیرات مثبت و منفی روی سرنوشت بعد از مرگ و در زندگی های بعدی وی نخواهند داشت. همه افراد انسانی بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی در پیشگاه بیکران
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
خداوند متعال مانند نقاط ناچیز و بی بُعد هندسی بطور مطلق هم سطح و هم ارزش می باشند و هیچ فرد انسانی به اندازه سر یک سوزن خیاطی و یا به اندازه کوچکترین اتم و یا به اندازه یک کوارک زیر هسته ای اتمی و یا به اندازه کوتاه ترین طول موج نور نامرئی و یا به اندازه کوچکترین سیاه چاله موجود در طبیعت و کیهان یعنی یکی از نوسانگر های بنیادی هشت بعدی زمانمکان و بیزمانی و بیمکانی نسبی ، نسبت به انسان های دیگر از هیچگونه ارجحیت و برتری و امتیاز خاص و ویژه ای برخوردار نبوده و نمی باشد و نخواهد بود. در زمینه های شفاعت و وساطت و میانجیگری تک تک افراد انسانی در بارگاه یا درگاه و یا پیشگاه بیکران یا بینهایت خداوند متعال بطور مطلق مستقل و بی نیاز از هم بوده و هستند و خواهند بود. عبارت معروف ؛ شهیدان زنده اند و از سعادت دائمی بهشتی قبل از بر پایی قیامت به اصطلاح کبرا ( کبری ) برخوردارند ، در عمل یک ضمانت محکم اجرایی بوده و می باشد که بهنگام جنگ پیرو دین و حامل و حافظ یوغ شریعت با کمال میل و جان برکف بسوی جبهه جنگ بشتابد. همچنین وعده پاداش های فراوان بهشتی به پیروان و وعده عذاب های شدید جهنمی برای دیگران، در اصل و ریشه و در عمل ضمانت های اجرائی مستحکم و سفت و سخت و مطمئن بوده و می باشند در جهت حفاظت و نگهداری و دفاع های سرسختانه و جانبازانه از یک دین و مذهب خاص و ویژه در میدان های رقابت و مقابله و مبارزه با آئین ها و ادیان و مذاهب دیگر با هدف و قصد و نیت زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر بنیانگذار آن دین و مذهب در ذهن و زبان و خط انسان بخصوص پیروان و در حافظه یا خاطره تاریخ و حفظ و حمل یوغ سنگین یا سبک شریعت بر روی گردن و دوش و گرده پیروان، درست همانطور که قصد و هدف و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی آشکار و پنهان خود همان انسان دین آور و مخترع یوغ شریعت بوده است. لذا این دو وعده از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نگردیده و در قالب وحی به گوش سر انسان ابلاغ نشده اند. در آنسوی دیوار نامرئی مرگ ( و نه در یک عالم میانی تحت عنوان برزخ ) کلیه افراد انسانی بدون هیچگونه استثناء و تبعیض به موازات خواب ژرف و شیرین مرگ از زندگی حقیقی و روشن روئیائی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی بهشتی بر خوردار خواهند گشت، همان زندگی بهشتی که در نظام احسن و اشرف آفرینش مبداء بطور واقعی و عینی هر فرد انسانی پس از آفرینش اولیه ( ازلی و ابدی ) و قبل از آغاز سفر از آن بر خوردار بوده است. خواب ژرف و شیرین مرگ و زندگی روئیای به موازات آن هردو در طول راه دور و دراز و سفر بسیار طولانی مقعطیِ نزولی و صعودی محتوای کیهان بین مبداء و معاد، همیشه مساوی خواهند بود با هفت برابر طول عمر کلی کیهان یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین دو وحدت دمایی و وقوع دو قیامت ( به زبان دینی ) و یا به زبان علمی وقوع دو مه بانگ متوالی. خواب مرگ و زندگی روئیای هردو در لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر در همین دنیای واقعی و عینی و شهودی به پایان خواهند رسید و همین زندگی دنیوی در یک مرتبه و درجه تکاملی برتر نسبت به مرتبه و درجه فعلی از نو آغاز خواهد گردید و الا آخر تا رسیدن به معاد و رجعت و بازگشت به نظام احسن و اشرف مبدئی و ازلی و ابدی و برخوردار شدن مجدد از زندگی بهشتی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی اولیه. این دنیا یا عالم و هرکدام از شش دنیا یا شش عالم دیگر هرکدام در نوع خاص و ویژه خویش در طول راه و سفر بر اساس فاکتور 8n تکرار خواهند گردید و هر بار در مداری برتر از لحاظ کمیت و کیفیت نسبت به مدار قبلی یا پیشین. n برابر است با اعداد صحیح و طبیعی از یک تا یک حد معین که در حال حاضر فقط خداوند متعال به مقدار آن علم و آگاهی مطلق دارد، اما انسان علمی ( نه دینی ) هم در آینده به مقدار آن آگاه خواهد گردید . از تجارب زندگی های قبلی هیچ گونه یاد و اثری در خاطره یا حافظه هیچ فرد انسانی باقی نمی مانند. لذا سعی و کوشش بعضی افراد انسانی در جهت یاد آوری زندگی های قبلی و یا دانش گم شده افلاطونی، چیز دیگری نمی باشد غیر از پرسه زدن روی گمراهه ها. نتیجه اینکه نامه یا پرونده اعمال نیک و بد هر فرد انسانی در لحظه مرگ بسته می شود و دیگر هرگز باز نخواهد گردید.
خط کردار. [ خ َطْ طِ ک ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نامه ٔ اعمال . || فرمان الهی . ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) .
نامه عمل. [ م َ / م ِ ی ِ ع َ م َ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نامه اعمال :
ملک از بهرنامه عملت
خویشتن وقف کرده بر تهلیل.
انوری.
رجوع به نامه اعمال شود.
ملک از بهرنامه عملت
خویشتن وقف کرده بر تهلیل.
انوری.
رجوع به نامه اعمال شود.
خط کردار ؛ نامه اعمال. ( ناظم الاطباء ) .