نامعلومی

/nAma~lumi/

    indeterminacy
    suspense

مترادف ها

doubt (اسم)
دودلی، گمان، نا معلومی، شک، تردید، شبهه

ambiguity (اسم)
ابهام، سخن مشکوک، گنگی معنی، نا معلومی

indeterminacy (اسم)
نا معلومی، بی تکلیفی، پادر هوایی

incertitude (اسم)
نا معلومی، شک و تردید، عدم تحقق، نا امنی، ناپایداری زندگی

indefiniteness (اسم)
نا معلومی

uncertainty (اسم)
نا معلومی، شک، تردید، چیز نامعلوم، بلاتلکیفی

پیشنهاد کاربران

واژه "گنگی" که از دو بخش گُنگ به چَمِ "نامعلوم، نا آشکار" و "ی" ساخته شده است که برابر "نا معلومی، نا آشکاری" می باشد.
می توان از "یگ" زبان پهلوی - پارسی میانه به جای "ی" بهره برد و گفت "گُنگیگ" .
بدرود!