نامطبوع

/nAmatbu~/

    disagreeable
    nasty
    obnoxious
    unpleasant
    unsavory
    offensive
    unpleasant
    disagreeable

مترادف ها

disagreeable (صفت)
مغایر، ناسازگار، ناپسند، ناگوار، نامطبوع

hard (صفت)
خسیس، سفت، ژرف، سخت، دشوار، سخت گیر، فربه، زمخت، قوی، شدید، سنگین، پینه خورده، مشکل، معضل، نامطبوع، پرصلابت، قسی

nasty (صفت)
زشت، زننده، کثیف، کریه، نامطبوع، تند و زننده

forbidding (صفت)
زننده، ترسناک، شوم، نفرت انگیز، عبوس، ناخوانده، مهیب، نامطبوع، دافع، بد قیافه، نهی کننده

horrid (صفت)
زشت، ترسناک، نفرت انگیز، نامطبوع، سهمناک

rancid (صفت)
فاسد، باد خورده، نامطبوع، متعفن، ترشیده، بو گرفته

unpleasant (صفت)
زشت، ناگوار، نامطبوع، ناخوش آیند، نامطلوب، ناخوشایند، خالی از لطف

disgraceful (صفت)
ننگین، خفت اور، نامطبوع، رسوایی اور

ungraceful (صفت)
زشت، نامطبوع، نا زیبا، خالی از لطف

unhandsome (صفت)
زشت، نامطبوع، نا مناسب، نا زیبا، ناصواب

پیشنهاد کاربران

نادلپسند. [ دِ پ َ س َ ] ( ن مف مرکب ) که پسند دل نباشد. که دل آن را نپسندد. نادلپذیر. نامطبوع :
سهی سرو ترا بالا بلند است
ببالاتر شدن نادلپسند است.
نظامی.
جهان گرچه زیر کمند آمدش
نکرد آنچه نادلپسند آمدش.
...
[مشاهده متن کامل]

نظامی.
|| نامقبول. مطرود. نکوهیده :
بر آزادگان نادلپسندم
گر این را ره دهم آن را ببندم.
وصال.
رجوع به نادلپذیر شود.

زننده
یعنی زشت . ناگوار . بد . ناخوشایند