نامحدود

/nAmahdud/

    ad infinitum
    absolute
    boundless
    dateless
    illimitable
    indefinite
    limitless
    non-finite
    open-ended
    unbounded
    unlimited
    [math.] indeterminate

مترادف ها

wide (صفت)
وسیع، نامحدود، فراخ، پهناور، پهن، عریض، گشاد، پرت، بسیط، زیاد، کاملا باز

ageless (صفت)
نامحدود، بدون عمر معینی

unlimited (صفت)
مطلق، نامحدود، نا معین، نامعلوم، بی حد، نا مشخص

infinite (صفت)
نامحدود، سرمد، بی اندازه، بیکران، لایتناهی

unbounded (صفت)
نامحدود، بیکران

limitless (صفت)
نامحدود، بی حد و حصر

illimitable (صفت)
بی پایان، نامحدود، بی حد، محدود نشدنی

unrestrained (صفت)
مطلق، نامحدود، ازاد، بی بند و بار، ناخوددار، بی لجام

unqualified (صفت)
کامل، نامحدود، فاقد صلاحیت، بی حد و حصر، فاقد شرایط لازم

indeterminable (صفت)
نامحدود، بی حد و حصر، غیر قابل تعیین

پیشنهاد کاربران

ناپیدا کناره. [ پ َ / پ ِ ک ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) ناپیداکرانه. بی پایان. غیرمحدود :
در این دریای ناپیدا کناره
که غیر از غرق گشتن نیست چاره.
وحشی.
ناپیداکرانه. [ پ َ / پ ِ ک َ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) چیزی که حدود آن غیرمرئی باشد. بی پایان. غیرمحدود. ( ناظم الاطباء ) . بی انتها. که ساحل و کرانه اش پیدا نیست :
...
[مشاهده متن کامل]

بده کشتی می تا خوش برآیم
از این دریای ناپیدا کرانه.
حافظ.

بیکران. . . . . .
ادامه داشتن چیزی تا ابد_بی مقصد
نامحدود=بی پایان بی انتها بی نهایت بی کران بی حد بی اندازه بی تمام نامتناهی بی مرز بی حساب بی عدد بی شمار ه بی حدود غیر محدود
نامحدود=بی پایان بی انتها نامتناهی بی نهایت بی کران بی شماره بی مرز بی حد بی اندازه بی عدد غیر حدود بدون محدود تمام نشدنی نامشخص بی همه نهایت ناپذیر
ساسان نامحدود

بپرس